Story cover for 𝐔𝐌𝐈\Vkook*ᴮʸ ᴬˢᵘⁿᵃ by ghu5sib
𝐔𝐌𝐈\Vkook*ᴮʸ ᴬˢᵘⁿᵃ
  • Reads 593
  • Votes 42
  • Parts 7
  • Time 1h 55m
  • Reads 593
  • Votes 42
  • Parts 7
  • Time 1h 55m
Ongoing, First published Jul 11
_گل آبی؟

+هیونگ؟

_نگاهم نمی‌کنی عمرم ؟ تیله‌های خواستنیتو به هیونگ نشون نمیدی؟
______________
+من نرفتم که نخواهم.... رفتم چون هر چقدر ماندم باز هم کم بودم.
نه برای خودم برای تو... رفتنم پایان خوشی ها نبود پایان آرزوهایی بود که از ته دل ساختمشان اما تو هیچ وقت نخواستی در کنارشان من هم بمانم...»

_دریا همان قدر که زیبا و خواستنی است می‌تواند خطرناک و غرق کننده باشد، اما چه چیزی خطرناک تر از چشمان تو؟

name: UMI 

couple :vkook,namjen,yoonmin

Genre:Angst,Drama,Smut

By:Asuna
All Rights Reserved
Sign up to add 𝐔𝐌𝐈\Vkook*ᴮʸ ᴬˢᵘⁿᵃ to your library and receive updates
or
#2ûmî
Content Guidelines
You may also like
You may also like
Slide 1 of 10
𝔻𝕚𝕒𝕞𝕒𝕟𝕥𝕤 /ᶜᵒᵐᵖˡᵉᵗᵉᵈ/ cover
that man / اون مرد " yoonmin" cover
The Space Between Us - Malachi Barton  cover
Amor entre dimensiones (Lunas superiores x reader) cover
Frost Beneath the Silence ɢɪʏᴜᴜ ᴛᴏᴍɪᴏᴋᴀ cover
Malachi Barton Imagines pt.2 cover
Katseye Imagines cover
SPORTS CAR, lando norris cover
you are in love - oscar piastri ✔️ cover
Leave Your Mark | Various!BNHA x Reader cover

𝔻𝕚𝕒𝕞𝕒𝕟𝕥𝕤 /ᶜᵒᵐᵖˡᵉᵗᵉᵈ/

10 parts Complete

Genre : Romance | Smut | Secret | Secret | Cap :Vkook | Up: Author: Amador | Teaser: in part 1 | 🥇مافیا - بدون گرفتن نگاهش از رقص پسر، بهش اشاره کرد: بیارش اینجا... چانیول از پله های استیج بالا رفت و به جونگ کوکی که با قطع شدن آهنگ، رقصیدن رو متوقف کرده بود اشاره کرد: برو پیش رییس... جونگ کوک نفس عمیقی کشید و به سمت تهیونگ راه افتاد. در لباس گشادش و باکسر به پا کمی معذب بود. صاف ایستاد و منتظر ماند تا حرفی از جانب کسی که رییس خطاب شده بود، بشنوه. ته از پایین تا صورت کوک رو آنالیز کرد. اون پسر خیلی تو دل برو بود... لبخند زد و با نگاه نافذی به کوک خیره موند: اسمت چیه؟ جونگ کوک به دو چشمی که از اول ورود توجهش رو جلب کرده بودند خیره شد: جئون... جئون جونگ کوک ته سر تکان داد: خوب میرقصی...یه سری آموزش حرفه ای لازم داری...تو قبول شدی جونگ کوک تهیونگ می توانست قسم بخوره... زیباترین خنده رو به عمرش دیده بود...