
Completed✅ "الان که بهش فکر میکنم، شاید به خاطر فصل بود؟ یا شالگردن قرمزت از پشت شیشهی کافیشاپ؟ یا اسپرسوی تلخ جلوت؟ یا شاید هم کتاب مورد علاقهام که توی دستات بود؟ نمیدونم... اون لحظه، برام شبیه خدایان بودی. برای همین بهت علاقهمند شدم." --- بعد از نه ماه، رابطهی ییبو به آخر خط رسیده بود، اما وقتی مجبور شد به خونهی مشترکشون برگرده، کاغذ مچالهای از پنجره افتاد... کاغذی که کلید یه تجربه تازه از رابطهای قدیمی بود. وضعیت : تمام شده Name: A Simple Ball of Paper (Multi-shot) Couple: Yizhan, Zhanyi Genre: Angst, Drama, Romance, Psychology Written by: «N ☘️» همچنین میتونید این مولتی شات رو توی چنل تلگرام و اکانت واتپد با آیدی زیر پیدا کنید . @NanHai520FicAll Rights Reserved