At first glance✨❤️‍🔥 - Raha - Wattpad

Story cover for At first glance✨❤️‍🔥 by taehyung13461

At first glance✨❤️‍🔥

Reads 671
Votes 4
Parts 41
Time 1h 44m

Reads 671
Votes 4
Parts 41
Time 1h 44m

alphaomega alphaomegafanfiction

در دنیایی که انسان‌ها با نظام آلفا، بتا و امگا زندگی می‌کنند، تهیونگ یک امگای پنهان است که سال‌ها تلاش کرده هویتش را مخفی نگه دارد. او با زندگی آرام و کم‌هیجانش از هرگونه دردسر و ارتباط پیچیده دوری می‌کند.
اما یک روز در خیابان‌های بارانی سئول، ناگهان نگاهش با جونگ‌کوک، یک آلفای مرموز و قدرتمند، قفل می‌شود. حضور و رایحه شکلات تلخ جونگ‌کوک، تهیونگ را به شدت به هم می‌ریزد و پیوندی غیرمنتظره بین آن‌ها شکل می‌گیرد.
ترس‌ها، گذشته‌ها و کشش‌های پنهان، همه قرار است در مسیر این دو، قصه‌ای بسازند که هیچ‌کدام‌شان فراموش نخواهند کردAll Rights Reserved

alphaomega alphaomegafanfiction

Table of contents

41 parts

Sign up to add At first glance✨❤️‍🔥 to your library and receive updates

or

Content Guidelines

You may also like

April by una235

آنها در ماه آوریل با هم آشنا شدند - ماهی که نوید عشق و درد را می‌داد. بین دوستی و احساسات ممنوعه، قلب هایی که به یک راز تبدیل می‌شوند. اما وقتی سرنوشت شروع به از بین بردن همه چیز می‌کند، عشق هم دلیل زندگی آنها می‌شود... و هم دلیل از هم پاشیدن روز های آپ :جمعه ها و سه شنبه ها

✨معرفی فیک ✨ by yeuooooo

معرفی فیک های خفنی که عاشقشون میشین ...با هر ژانر و کاپلی که دوست دارین . پشیمون نمیشین 😉

𝐄𝐗 𝐌𝐀𝐒𝐓𝐄𝐑 [𝐂𝐨𝐦𝐩𝐥𝐞𝐭𝐞𝐝] by A_by_Atash

_خوبه..بدون من نتون..دوسم داشته باش.. _معلومه که بدون تو نمیتونم..تو همه چیز منی عزیزم.. . . _دیگه باید چیکار کنم منو ببخشی.. . . _گوگ من خیلی عاشقتم چرا مجبورم میکنی همش تکرارش کنم؟ _چون..تو هنوزم کابوس میبینی بیب.. *حتما برای خوندن هر پارت از منو برید نمیخوام پارتی رو جا بندازین و گیج بشین. Couple: Kookv/yoonmin(side couple) ganre:romance/smut/bdsm/sense love/sycologic/happy ending and others. مینی فیک/وانشات

MY FREEDOM, HIS DESIRE (BXB) by Fabiolaunknown

"Ensure they cannot touch what belongs to me again," he commanded, his voice firm and authoritative. His beta nodded, taking a step back and bowing his head. "Yes, Alpha King." The gravity of the situation hit me like a ton of bricks - they were talking about my friends. A wave of panic washed over me as I realized my little drama to piss him off had put them in danger. Now, I had to act fast to prevent disaster. I couldn't let my recklessness hurt the people I care about. I tugged on Alarico's coat sleeve, and he turned to face me. Our eyes locked, and for the first time, I felt genuine fear. My voice barely above a whisper, I said, "Noooo." Alarico's gaze narrowed, and he raised an eyebrow, as if granting me permission to speak. I swallowed hard and tried to find my voice. "D-Don't hurt them." My words were laced with desperation, and Alarico's expression softened slightly. He tilted my face toward his beta and said, "Order them." I hesitated, unsure of what he meant. Was he testing me? But Alarico's gaze remained steady, his voice low and commanding. "Say it," he urged. With tears welling up in my eyes, I spoke, my voice shaking with rage and fear. "I, Mario Cassano, order you to revoke your alpha's previous order and not to lay a finger on my friends." The words felt like acid on my tongue, but I knew I had to protect my friends. As I finished speaking, Alarico's men dropped to their knees, their heads bowed in unison. I stumbled backward, startled by their sudden action. "Your wish is our command, Queen Luna," they chanted in perfect harmony. The title "Queen Luna" sent shivers down my spine. What did it mean? And why did Alarico's men respond to me with such reverence? I looked up at Alarico, searching for answers, but his expression remained enigmatic.

The Alpha's Mark by Midika

18+ Read at your own discretion! He's so close, I can feel the weight of his hatred pressing into my skin. "I wouldn't stop. Not until you couldn't take me any longer." His gaze doesn't fall to my body. Instead pins me, as effectively as his hands would. "I would deny you, make you cry, all while you begged for more. Do you understand?" "I do," I whisper, pressing my back harder into the wall. His eyes shutter, his control slipping. "So please, for the love of the goddess, walk away from me. Free me from this torment." **** Aesira is the Alpha's gift, given to him as a gesture of political good faith. However, there is more to her presence in her enemy Alpha's pack. Touted as a gift, she is actually a weapon, tasked with obtaining the Alpha's mark. Once he marks her, he dies. But once Aesira arrives, she realises her task is more difficult to complete than she thought. While he takes her as his wife, he will only mark one female - his mate, his true love. Even worse, she realises the Alpha isn't the monster her father depicted him to be. He's strong, beautiful and Aesira begins to wonder if she finish her task, and obtain his mark once and for all. She's made friends, overcome her enemies and there seems to be more to their bond than simple attraction.

The Alpha's Little Rogue| ✓ by QueenJoEe

[HIGHEST RANK #1 in WEREWOLF 14/10/2016] A girl who had been on the run for eight years had no intention to stop now and having a mate was not something she looked forward to. But fate has a twisted sense of mind and usually delivers us things we dread the most, even if it does happen to be a six foot something handsome and rumoured heartless Alpha male whose grey eyes were something from the fairy tales. ... She tries to run away, but how far can you run when your soulmate is the other way? ... Featured on wattpads 'what's hot list' first on: (12/05/2016) Cover by: sublime- Category: Werewolf, cause there isn't one called cliché ;)

ME BEFORE YOU by Dante_1997

[ تکمیل شده ] روایت عشقی جوان بین مردی فلج و پرستار جدیدش ! کاپل : ویکوک ژانر : رومنس ، کمدی ، فلاف

Payback|KV| by heylii111

|انتقام| تهیونگی که تازه از لندن برگشته،مجبور به ازدواج با پسر داییش جئون جونگکوک میشه __________ جونگکوکی که به صورت پنهانی تحت درمان بخاطر مشکلات روانی ناشی از ترومای کودکیش قرار دارد! __________ نامه از دستش سر خورد،توی بهت فرو رفته بود،به سختی گردنشو چرخ داد و نگاه شوکه شو به بچه های خوابیده توی کالسکه انداخت. بچه هات؟! جونگکوک؟! اون دوتا طفل معصوم‌ نطفه های حرومزاده ی همسرش بودند؟! __________ گوشه ی دیوار کز کرده،به جونگکوک که چهره اش به طرز خطرناکی عوض شده بود،خیره شد! جونگکوک:«بهت گفته بودم اون روی سگ منو بالا نیار!!!!» couple:taekook(اصلی),yoonmin,.... Genre:smut,mystery,horror,(ازدواج اجباری),slice of life, روان‌شناختی,🔞 written by heyli شروع آپ"12 آگوست 2023"/22مرداد 1402 پایان آپ"...." هشدار!! داستان پره بگاییه وازلین به همراه خود داشته باشین!!!! "ستاد مبارزه با پارگی" بچه مچه نیاد🚷

අනුරාගීය පෙම 🤒✨🔞 | Ongoing by Nezha_row

" මං උඹට වෛර කරන තරමට ම මට උඹව ලබාගන්න ඕන කරනවා සනුක්ෂ !! " 💯🔥 - විහෝදර සංජාන දේව්‍ය දේවනායක " රිද්දන උඹට ම මෙච්චර මං ආදරේ කරන්නේ ඇයි දේව්‍ය ?! " 💔🥀 - සනුක්ෂ නෙතිල්ක දිල්රුවන් පතිරණ [මෙය හුදෙක් මාගේ මනඃකල්පිත කතාංගයකි... එසේම මාගේ අවසරයකින් තොරව කතාමාලාව උපුටා ගැනීම සිදු කිරීම තහනම්ය...එසේ කළහොත් උපරිම නීතිමය ක්‍රියාමාර්ග ගන්නා බව කාරුණිකව දන්වා සිටිමි...]

𝐂𝐑𝐔𝐃𝐄𝐋𝐄 by A_by_Atash

قضیه ساده بود اما نه برای تهیونگ امگایی که خودش معشوقه داشت کسی که باهاش بزرگ شده بود! اما این سرنوشت خوابای دیگه ای براش دیده بود. جشنی ک برای برادرش برگزار شده بود تا مافیا های دوست و آشنا بهش تبریک بگن که ریاست پک و گروه کیم رو به دست گرفته قرار بود خوشایند باشه و تهیونگ تنها برای اینک به برادرش افتخار میکنه اشک بریزه اما اشکی که اون شب ریخت؟ دلیلش جفتش بود. اون گرگ کله خرابی که اکثر گروه ها باهاش در نمیوفتادن و کاملا بدون دعوت وارد جشنشون شده بود و از بدو ورودش به تهیونگ خیره شد. حتی کاملا عادی اعلام کرد ک اومده جفتشو ببره. محض رضای گاد اون کی فرصت کرده بود حتی تهیونگ رو ببینه ک الان سرزده بخواد ببرتش؟ ••• _جئون من نمیام متوجه میشی؟! اصلا دلم نمیخواد! متنفرم ک همراه تو باشم! میفهمی؟ گوک در سکوت با نگاه سردی بهش خیره شد و ته با پرویی ادامه داد و اخم کرد: _من.نمیام. و دست به سینه به منظره اونطرف نرده های تراس ک از این بلندی مشخص بودن نگاه کرد. جونگکوک از پشت دم گوش خم شد و زمزمه کرد: _منم نگفتم حق انتخاب داری شیرینم. COUPLES: Kookv , Side Couple. GENRE: Omegaverse/Angst/Smut/Mafia/H.E. Up: [. متوقف شده]

You may also like

Slide 1 of 10

✨معرفی فیک ✨ cover

𝐄𝐗 𝐌𝐀𝐒𝐓𝐄𝐑 [𝐂𝐨𝐦𝐩𝐥𝐞𝐭𝐞𝐝] cover

MY FREEDOM, HIS DESIRE (BXB) cover

The Alpha's Mark cover

The Alpha's Little Rogue| ✓ cover

ME BEFORE YOU cover

Payback|KV| cover

අනුරාගීය පෙම 🤒✨🔞 | Ongoing cover

April

آنها در ماه آوریل با هم آشنا شدند - ماهی که نوید عشق و درد را می‌داد. بین دوستی و احساسات ممنوعه، قلب هایی که به یک راز تبدیل می‌شوند. اما وقتی سرنوشت شروع به از بین بردن همه چیز می‌کند، عشق هم دلیل زندگی آنها می‌شود... و هم دلیل از هم پاشیدن روز های آپ :جمعه ها و سه شنبه ها