
"𝐓𝐡𝐞 𝐋𝐚𝐬𝐭 𝐁𝐮𝐥𝐥𝐞𝐭" پسری ناامید که به سختی روزهای کسل کننده زندگیش رو میگذراند و دیگر زنده بودن برایش معنایی ندارد🚬⛓️ ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ چی میشه اگر اون پسر با مردی روبه رو بشه که باعث ترمیم روحش شده و میتونه همه جوره بهش اعتماد کنه... 🩹💌 ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ بخشی از فیک: - میشه مثل کسایی نباشی که مرده و زنده بودنم براشون اهمیت نداره و ادعای دلسوز بودن هم میک... و بوسه داغی که مثل همیشه آتش بحثهایشان را زیاد تر میکرد، برای او مانند آب بر روی داغی درد هایش بود... و بعد از آن با انگشتی که بر روی لب های پسر قرار گرفته بود، مانع حرف زدنش شد و ترجیح داد با حرف هایش آرام ترش کند: -هیسس.. من میدونم، همه چیزو میدونم و مطمئن باش هیچ وقت قرار نیست برام بی اهمیت بشی.. و همینطور که با دست دیگرش بر روی موهای سیاه و شلخته پسر روبه رویش میکشید ادامه داد: -چون همین الان هم تنها کسی که حاضر جونشو برات فدا کنه منم.. و دوباره همان بوسه نفس گیری که پسر کوچک تر منتظرش بود... .🔥 Writer:Hanna❣️ Couple: vkook ـyoonmin❣️ Genre:romance ـcrime ـmafia ـaction ـsmut❣️All Rights Reserved