Story cover for Exile by boyfr1
Exile
  • WpView
    Reads 818
  • WpVote
    Votes 204
  • WpPart
    Parts 12
  • WpView
    Reads 818
  • WpVote
    Votes 204
  • WpPart
    Parts 12
Complete, First published Aug 07
پدر بومگیو کاندید ریاست جمهوری کره ست چی میشه رقیبش قصد کشتن بومگیورو داشته باشه.
بومگیو باید به یونجون اعتماد کنه؟

☆̸   ׄ  ྀིׅׄ   ⊹  𓂃𓈒   ❀   ۫ ִ   𓈒‌  𔓘生きがい ִֶָ ◞

Author: "beomjunsgirls"
All Rights Reserved
Sign up to add Exile to your library and receive updates
or
#30یونگیو
Content Guidelines
You may also like
Bermuda Triangle by KimSKZOT8
35 parts Ongoing
Bermuda Triangle Couple: ChanJin , MinBin Genre: Romance, Drama, Crime, Angst, Smut هیونجین خودخواهانه کریستوفر رو درگیر یک عشق ممنوعه کرده بود. عشق ممنوعه‌ای که هر دوشون رو داخل خودش می‌کشید، درست مثل مثلث برمودا. اما چیکار می‌تونست بکنه وقتی توان فاصله گرفتن از پسر بزرگ‌تر رو‌ نداشت؟ حس آرامش و امنیتی که درون کریستوفر بود اون رو به سمت خودش می‌کشید؛ هیونجین به اون آرامش و امنیت احتیاج داشت. ... چشم‌هاش رو بست و جلو رفت، آروم لب‌هاش رو روی لب‌های درشت کریس گذاشت. چشم‌های کریس از تعجب گرد شدن و دست‌هاش پایین افتادن؛ هیچ نمی‌دونست توی‌ اون‌ لحظه باید چی‌کار کنه. تصمیم گرفت برای چند ثانیه هم که شده از این بوسه لذت ببره، پس چشم‌هاش رو بست، دست‌هایی که حالا از هیجان می‌لرزیدن رو بالا آورد و‌ دور کمر باریک پسرکی که داشت آروم می‌بوسیدش، حلقه و باهاش توی بوسه همراهی کرد. وقتی نفس کم آوردن، از هم‌ جدا شدن. بعد از دقایقی، کریس سکوت رو‌ شکست. «چرا؟ چرا هیونجین؟ این اشتباهه.» صدای‌ هیونجین از بغض می‌لرزید. «کجای بوسیدن کسی که دوستش دارم اشتباهه؟» کریستوفر چشم‌هاش رو باز کرد و با ناباوری بهش خیره شد، هیونجین الان بهش اعتراف کرده بود و باورش براش سخت بود؛ با درد زمزمه کرد. «تو... دوست پسر داری.» ... مینهو وارد اتاق بزرگی که سمت چپ راهر
You may also like
Slide 1 of 10
Bermuda Triangle cover
My boy cover
Seducer cover
Perfect Red cover
_Blue Ross_ cover
Color scenarios cover
My Half Brother [ برادر ناتنی من ] cover
dive into love | JeongCheol cover
𝗥𝗔𝗜𝗡𝗜𝗡𝗚" cover
| 𝗪𝗿𝗶𝘁𝗲 𝗺𝗲 | ᵛᵏᵒᵒᵏ cover

Bermuda Triangle

35 parts Ongoing

Bermuda Triangle Couple: ChanJin , MinBin Genre: Romance, Drama, Crime, Angst, Smut هیونجین خودخواهانه کریستوفر رو درگیر یک عشق ممنوعه کرده بود. عشق ممنوعه‌ای که هر دوشون رو داخل خودش می‌کشید، درست مثل مثلث برمودا. اما چیکار می‌تونست بکنه وقتی توان فاصله گرفتن از پسر بزرگ‌تر رو‌ نداشت؟ حس آرامش و امنیتی که درون کریستوفر بود اون رو به سمت خودش می‌کشید؛ هیونجین به اون آرامش و امنیت احتیاج داشت. ... چشم‌هاش رو بست و جلو رفت، آروم لب‌هاش رو روی لب‌های درشت کریس گذاشت. چشم‌های کریس از تعجب گرد شدن و دست‌هاش پایین افتادن؛ هیچ نمی‌دونست توی‌ اون‌ لحظه باید چی‌کار کنه. تصمیم گرفت برای چند ثانیه هم که شده از این بوسه لذت ببره، پس چشم‌هاش رو بست، دست‌هایی که حالا از هیجان می‌لرزیدن رو بالا آورد و‌ دور کمر باریک پسرکی که داشت آروم می‌بوسیدش، حلقه و باهاش توی بوسه همراهی کرد. وقتی نفس کم آوردن، از هم‌ جدا شدن. بعد از دقایقی، کریس سکوت رو‌ شکست. «چرا؟ چرا هیونجین؟ این اشتباهه.» صدای‌ هیونجین از بغض می‌لرزید. «کجای بوسیدن کسی که دوستش دارم اشتباهه؟» کریستوفر چشم‌هاش رو باز کرد و با ناباوری بهش خیره شد، هیونجین الان بهش اعتراف کرده بود و باورش براش سخت بود؛ با درد زمزمه کرد. «تو... دوست پسر داری.» ... مینهو وارد اتاق بزرگی که سمت چپ راهر