Story cover for 𝑊ℎ𝑖𝑠𝑝𝑒𝑟𝑠 𝑖𝑛 𝐹𝑙𝑜𝑟𝑒𝑛𝑐𝑒 by AmayaPark1485
𝑊ℎ𝑖𝑠𝑝𝑒𝑟𝑠 𝑖𝑛 𝐹𝑙𝑜𝑟𝑒𝑛𝑐𝑒
  • WpView
    Reads 934
  • WpVote
    Votes 274
  • WpPart
    Parts 29
  • WpView
    Reads 934
  • WpVote
    Votes 274
  • WpPart
    Parts 29
Complete, First published Aug 10
در قلب خیابان‌های سنگفرش‌شده‌ی فلورانس، جایی که عطر قهوه با بوی گل‌های کمیاب در هوا می‌آمیزد، زندگی شش نفر در مسیری پیش می‌رود که هیچ‌کدام تصورش را نمی‌کردند. یک وکیل سرسخت با گذشته‌ای پر از راز، صاحب یک کافه‌ی محبوب که بیشتر شبیه پناهگاه روح‌های خسته است، یک گل‌فروش که گل‌هایش داستان‌هایی ناگفته دارند، و چند چهره‌ی دیگر که هر کدام زخمی از زندگی بر دوش می‌کشند.
بین خنده‌ها و شوخی‌های روزمره، سایه‌هایی آرام اما خطرناک نزدیک می‌شوند. رازهایی که اگر برملا شوند، نه‌تنها روابط، بلکه همه‌چیز را نابود خواهند کرد. در شهری که زیبایی‌اش می‌تواند مرگبار باشد، عشق، خطر، و حقیقت در هم می‌آمیزند... و هر انتخاب می‌تواند آخرین باشد.
Genres: Romance | Crime | Drama | Mystery | Dark Comedy | Realistic Fiction
Man couple: chanbaek 
Other: minsung & hyunlix
All Rights Reserved
Sign up to add 𝑊ℎ𝑖𝑠𝑝𝑒𝑟𝑠 𝑖𝑛 𝐹𝑙𝑜𝑟𝑒𝑛𝑐𝑒 to your library and receive updates
or
#320hyunlix
Content Guidelines
You may also like
I'm not  virgin ⛓️⚖️  by setareh100
58 parts Ongoing
I'm not virgin ⛓️⚖️من باکره نیستم کاپل: کایهون، چانبک، شیچول، کریسهو ژانر: امگاورس، انگست، درام، اسمات خلاصه: از وقتی به سنی رسید که تونست تفاوت آلفا و امگا رو بفهمه، تو سرش کوبیدن که یه امگا حق نداره با کس دیگه ای به جز الفاش باشه. از ماهیت جنسیش متنفر بود... از جامعه ای که توش به دنیا اومده و بزرگ شده بود متنفر بود! چرا یه امگا باید به خودش سختی میداد و دوران هیت رو تو تنهایی کامل میگذروند؟! فقط به خاطر اینکه باکره بمونه و آلفاش اولینش باشه؟! دنیا براش، وقتی که تو اولین هیتش در اتاقو به روش قفل کردن و نذاشتن بیرون بره تموم شد. بیرون نرفتن به چه جرمی؟! به خاطر اینکه ممکن بود با الفای دیگه ای بخوابه و بعدا با جفت گیری الفای خودش ابروش بره؟! به درک... سهون هیچ وقت همچین چیزی رو نمیخواست! هیچ وقت درک این فلسفه مسخره رو که باید هیتش تو سختی و عذاب بگذرونه نفهمید... بدنش برای خودش بود، جسمش برای خودش بود... پس قانون رو زیر پا گذاشت... با اولین الفایی که دلش خواست رابطه برقرار کرد و خودشو از صفت باکره بودن نجات داد. مهم نبود که خانواده اش یا جفت اینده اش چه فکری میکنن! حتی براش مهم نبود که جفت اینده اش قبولش کنه یا نه... اون الفاهای از خودراضی با هرکی که میخواستن میخوابیدن اما موقع جفت گیری یه امگا دست نخورده و باکره میخوا
☁︎𝑴𝒚 𝑾𝒉𝒊𝒕𝒆 𝑾𝒐𝒍𝒇☁︎ | 𝑪𝒐𝒎𝒑𝒍𝒆𝒕𝒆 | by TheLaughterFake
24 parts Complete
نام فیک :my white wolf کاپل : چانبک ژانر : امگاورس ، ددی کینگ ، رمنس ، اسمات ، فلاف خلاصه :بکهیون از اطاعت کردن خوشش نمیاد مخصوصا از زمانی که فهمید یه بتاعه سادس ، اما همه چیز با یک آرزو عوض میشه آرزویی که قرار بود در حد یه گلایه از کارما باشه ولی... پارک چانیول آلفایی که ساعت های خودشو با کار کردن میگذرونه ، چی میشه اگه یه تار موی سفید اونو از دنیایی که یقین داشته میتونه تنهایی از پسش بربیاد بیرون بیاره؟ « من... من یه جفت می خوام ، یه امگای زیبا و مطیع ، دلم ... یه خانواده می خواد » « بدن الفا به ارومی روش خزید و برای صدمین بار بی توجه به ناله های بتا توی بغلش زمزمه کرد . "دوباره بگو..." با صدای خش داری گفت و به پلک های خیس و گونه های سرخ بکهیون زل زد ... بتا به سختی پاهاشو بالا نگه داشت و نفس لرزونشو با ناله ی کشیده ای بیرون داد . "د...ددی!" فاک ...فقط همون کلمه کافی بود تا الفا دوباره بخواد اون توله گرگ هورنیو خیسو به فاک بده ... "فاک بیبی ... همینه ... همیشه اینطوری ددیو صدا کن ... " به نرمی لاله ی گوش بتا رو لیسید و ضربه ی محکمی به پروستاتش زد . "چطور خودمو نگه داشتم تا به فاکت ندم بیون ... " "ددی...اههه" .
Undertaker (COMPLETED) by CynthiaPaul2002
86 parts Complete
✫چانیول، یه بوکسر زیرزمینی 35 سالست که تو روسیه‌ همه به اسم رایان میشناسنش و از بعد تصادف پارسالش، دنبال گذشتش و شخصی که از بعد تصادف فراموشش کرده میگرده. ✫بکهیون، بهترین بالرین و پاتیناژکار 28 ساله روسیه‌ست که به جز رنگ موهاش، انگار صورت و لحن و رفتاراش هم روکشی از یخ و سرما دارن و این حتی مشکوک‌ترش میکنه اونم وقتی از نگاهش نفرت خاصی بیرون میزنه... -بهت گفته بودم خوشم نمیاد دهنت تلخی اون قهوه لعنتی رو بگیره! -اما تو که نمیدونی بعدش لبات چقدر شیرین بنظر میرسه. -امشب عجیب نگام میکنی. -امشب زیباتر از همیشه­‌ای. -هربار بهم میگی. -هربار زیباتر میشی. -تو چی از عشق میدونی... -عشق چیز ثابتی نیست که همه به یک شکل بشناسنش و توضیح و توصیف بشه...اون فقط باارزش­ترین چیز برای داشتن، سخت‌ترین چیز برای به دست آوردن و...دردناک‌ترین چیز برای از دست دادنه. -نه...تو هیچی از عشق نمیدونی... 𖤐⃟🪦Fɪᴄ: Uɴᴅᴇʀᴛᴀᴋᴇʀ 𖤐⃟🪦Cᴏᴜᴘʟᴇ: CʜᴀɴBᴀᴇᴋ, HᴜɴHᴀɴ, KᴀɪSᴏᴏ 𖤐⃟🪦Gᴇɴʀᴇ: ᴍʏsᴛᴇʀʏ, Aɴɢsᴛ, Cʀɪᴍɪɴᴀʟ, Rᴏᴍᴀɴᴄᴇ, Nᴄ+18 فیکشن مافیایی آندرتیکر رو از دست ندید...
You may also like
Slide 1 of 10
I'm not  virgin ⛓️⚖️  cover
Messiah River cover
GoodBye [Complete] cover
𓆩❅𓆪𝓔𝓽𝓮𝓻𝓷𝓪𝓵 𝓦𝓲𝓷𝓽𝓮𝓻 𓆩❅𓆪 cover
☁︎𝑴𝒚 𝑾𝒉𝒊𝒕𝒆 𝑾𝒐𝒍𝒇☁︎ | 𝑪𝒐𝒎𝒑𝒍𝒆𝒕𝒆 | cover
Kookv | رد نیش  cover
Undertaker (COMPLETED) cover
Love, Cheater. >> Ziam {Persian Translation} cover
وانشات های ایتیز  cover
ᎻᎽᏢᎻᎬᏁ cover

I'm not virgin ⛓️⚖️

58 parts Ongoing

I'm not virgin ⛓️⚖️من باکره نیستم کاپل: کایهون، چانبک، شیچول، کریسهو ژانر: امگاورس، انگست، درام، اسمات خلاصه: از وقتی به سنی رسید که تونست تفاوت آلفا و امگا رو بفهمه، تو سرش کوبیدن که یه امگا حق نداره با کس دیگه ای به جز الفاش باشه. از ماهیت جنسیش متنفر بود... از جامعه ای که توش به دنیا اومده و بزرگ شده بود متنفر بود! چرا یه امگا باید به خودش سختی میداد و دوران هیت رو تو تنهایی کامل میگذروند؟! فقط به خاطر اینکه باکره بمونه و آلفاش اولینش باشه؟! دنیا براش، وقتی که تو اولین هیتش در اتاقو به روش قفل کردن و نذاشتن بیرون بره تموم شد. بیرون نرفتن به چه جرمی؟! به خاطر اینکه ممکن بود با الفای دیگه ای بخوابه و بعدا با جفت گیری الفای خودش ابروش بره؟! به درک... سهون هیچ وقت همچین چیزی رو نمیخواست! هیچ وقت درک این فلسفه مسخره رو که باید هیتش تو سختی و عذاب بگذرونه نفهمید... بدنش برای خودش بود، جسمش برای خودش بود... پس قانون رو زیر پا گذاشت... با اولین الفایی که دلش خواست رابطه برقرار کرد و خودشو از صفت باکره بودن نجات داد. مهم نبود که خانواده اش یا جفت اینده اش چه فکری میکنن! حتی براش مهم نبود که جفت اینده اش قبولش کنه یا نه... اون الفاهای از خودراضی با هرکی که میخواستن میخوابیدن اما موقع جفت گیری یه امگا دست نخورده و باکره میخوا