روستایی کوچیک حوالی سئول، اواخر پاییز سال ۱۹۹۴ یه مهمون تازه رو به خودش راه میده؛ مهمون کمسنی که با آرزوی ایجاد تغییرات بزرگ به اونجا اومده. تهیونگ یه مجری رادیوی تازهکاره. پسر شهری در زمان اقامتش توی این مکان خوش آب و هوا، قراره چیزهای جدید زیادی رو تجربه کنه. به خصوص چون پسر نوجوانِ شیرفروش روستا، انگار یکمی باهاش شوخی داره! ==== - این گاو نفهم... مجری با شنیدن صدای پسر به سرفه افتاد و متقابلاً توی میکروفون فریاد زد. که البته، بعداً به شدت ازش پشیمون شد. - برنامه زندهست، اگه ممکنه رعایت کنین. پسرک دم عمیقی گرفت و سعی کرد تا جایی که میتونه مثل شهریها حرف بزنه ولی باز هم توی مخفی کردن لهجهش افتضاح بود. - اوه معذرت میخوام. ایشون یه دستهی بزرگ بابونه خورده... خطری که نداره؟ ༺ Liberté Novels ༻ Name: Local Radio نام داستان: رادیو محلی Couple: Vkook کاپل: ویکوک Drama, Comedy, Romance, Fluff, Slice Of Life درام، کمدی، عاشقانه، فلاف، روزمره ■ A Multishot By Yume & Kitz ■All Rights Reserved