
درون عنبیههای یَشمی و سرکشِ امگای رهبر، سایهای ممنوعه زندگی میکرد که شب هنگام، به دستهای سرد و رنگ پریدهاش اجازه میداد تا پیچ و خطِ تنش رو حفظ کنن؛ تا تمامِ تنش رو بوسه بزنن! همهچیز داشت برای اون دو خوب پیش میرفت؛ اما امگا به قدری درگیرِ راز تاریکش بود که حواسی برای فهمیدنِ تعقیب قدمهاش توسط شخصی آشنا، نداشت! چه آیندهای برای امگا و راز تاریکش که برملا شده بود، رقم میخورد؟ _اوه توله گرگِ هورنی، به قدری لمست کردم که چشمهام، جای جای تنت رو حفظن! اون پوشش ناچیزت، نمیتونه جلوی دیدنم رو بگیره؛ یشمی. _آه وَمپی، وَمپیِ من، هیچکس حق ندارم تو رو از من بگیره؛ حـ... حتی خودت! ⎯⎯⎯ ✯ 𝘾𝙤𝙪𝙥𝙡𝙚: VKOOK ✯ 𝙂𝙚𝙣𝙧𝙚: Dark Romance,Omegavres Smut, Fantasy ✯ 𝙒𝙧𝙞𝙩𝙚𝙧: Bote ﹙روزهای آپ: ســهشنبه🌿﹚ All Rights Reserved