Story cover for LOVERS  ON THEIR OWN /عاشقان به تنهایی by rflyhass
LOVERS ON THEIR OWN /عاشقان به تنهایی
  • Reads 9
  • Votes 0
  • Parts 15
  • Reads 9
  • Votes 0
  • Parts 15
Ongoing, First published Aug 31
13 new parts
دارم عاشق یه غریبه می‌شم...
یه پسر که فقط تو خواب‌هامه، اما هر شب واقعی‌تر از قبل.
اسمش رو نمی‌دونم. صورتش؟ گاهی تار، گاهی واضح‌تر از آینه.
اما حسش... انگار همیشه یه جایی تو قلبم بوده.

هیچ‌کس باور نمی‌کنه. شاید خودم هم گاهی شک می‌کنم.
مگه می‌شه کسی رو که هرگز ندیدی، این‌قدر بخوای؟
یا بدتر... مگه می‌شه کسی، فقط توی خواب این‌همه واقعی باشه؟

این کتاب، فقط یه سری دل‌نوشته نیست.
یه اعترافه.
شاید یه جنونه...
یا شاید، شروع یه حقیقتیه که بهتره هیچ‌وقت بیدارش نکنم.
I'm falling in love with a stranger...
A boy who is only in my dreams, but every night more real than before.
I don't know his name. His face? Sometimes blurry, sometimes clearer than a mirror.
But his feeling...it's like he's always been somewhere in my heart.

Nobody believes him. Maybe I doubt him sometimes.
Is it possible to want someone you've never met so much?
Or worse...is it possible for someone to be so real only in your dreams?

This book is not just a series of memoirs.
It's a confession.
Maybe it's madness...
Or maybe it's the beginning of a truth that I'd rather never wake up.
All Rights Reserved
Sign up to add LOVERS ON THEIR OWN /عاشقان به تنهایی to your library and receive updates
or
#1رویا
Content Guidelines
You may also like
Heir of Wrath (Legacy of the Underworld1) by Dreamer066
47 parts Ongoing
عشق مثل لیسیدن عسل از لبه‌ی تیغ میمونه. مخصوصا اگه در دنیای مافیا متولد شده باشی... 🔞SEXUAL CONTENT تالیا بیانچی پرنسس مافیای ایتالیایی، وقتی برای اولین بار به آسایشگاه فرستاده شد فقط یک چیز رو میدونست: جهان مافیا با زن‌ها مهربان نیست. امید تنها چیزیه که موفق شده تالیا رو حتی با گذشت ده سال در آسایشگاه سنت ماریو زنده نگه داره. امید به اینکه روزی پدرش برگرده و اون رو با خودش به خونه برگردونه. اما سرنوشت بارها ثابت کرده همه چیزهای "سیاه و سفید" پشت پرده‌ای از دروغ‌های هفت رنگ پنهان شدن... تالیا همیشه میدونست پدرش میتونه چقدر بیرحم باشه اما هیچوقت انتظار نداشت که اون رو به ترسناک ترین مرد غرب واگذار کنه. رئیس آینده مافیای کوزا نوسترا. مارکو رومانو. یک قاتل خونسرد... زیبا و خبیث. مردی که سال‌هاست انسانیت رو درونش کشته، روحش رو در سکنه‌های تاریک گذشتش رها کرده. چطور ممکنه قلب مُرده‌ای که چیزی بجز خشم و نفرت درونش جریان نداره، قادر به عشق ورزیدن باشه؟ این همون کاریه که فقط تالیا میتونست ممکن‌اش کنه و باعث بشه مارکو اون کلمات ممنوعه و خطرناک رو به زبون بیاره: " من آدم‌های دیگه رو برای کوزا نوسترا میکشم اما برای تو گلوله میخورم، خونریزی میکنم و میمیرم. تو مال منی و تا آخرین نفس ازت محافظت میکنم."
𝘿𝙖𝙧𝙠𝙣𝙚𝙨𝙨 | 𝙑𝙠𝙤𝙤𝙠 by Sarculine_LA
40 parts Ongoing
جونگکوک فقط با جمله‌ی "باهاش‌ازدواج‌کن‌عاشقش‌میشی" تن به ازدواج با کیم تهیونگ میلیاردر داده بود.. و خب درست بود، اون عاشق تهیونگ شد.. اما آیا این برای تهیونگ هم صدق می‌کرد؟ قطعا نه!! اما درست زمانی که همه چیز داشت خراب میشد زندگیشون بشدت تغییر کرد... شاید یک اتفاق بد بود اما با یک پایان خوب؟! شاید... ــــــــــــــــ برشی از داستان: -اون موقعی که منو زدی منم میتونستم بزنم، منم میتونستم از خودم دفاع کنم.. من آدم ضعیفی نیستم اما عشقت... تهیونگ عشقت زندگیمو خراب کرده.. عشق یک طرفه ای که داره مثل خُره کل وجودمو میخوره،اما تهیونگ.. تو هیچوقت قدرت عشق رو نفهمیدی..! ـــــــــــــــــــــــــ -میترسم از روزی که جیمین با منِ واقعی رو به رو بشه.. اونوقت دیگه شاید هیچوقت برای من نباشه! ــــــــــــــــــــــــ -قبل اینکه پامون به اونجا باز بشه حتی فکرشم نمی‌کردم که با دیدنت انقدر قلبم به تپش بیوفته... ـــــــــــــــــــــــ -اجازه بده از اول شروع کنیم.. name:darkness Couple: Vkook Couple Sub: Yoonmin, Minsong Genre: Romance, Fantasy, Sad, Social Life, Happy end the Writer: Lara start: 1403/8/15 end:.. #vkook #Yoonmin #romance
You may also like
Slide 1 of 10
"HALF BROTHER" cover
ll KookV ll cover
Heir of Wrath (Legacy of the Underworld1) cover
𝘿𝙖𝙧𝙠𝙣𝙚𝙨𝙨 | 𝙑𝙠𝙤𝙤𝙠 cover
Blood & bond🩸 cover
Deadly Ballet | باله‌مرگ | Vkook cover
ابصرت جودا في سطام  cover
my baby boys(BDSM) cover
Belong to Alpha || متعلق به آلفا cover
My Precious Trust || vkook|| Sezon1 cover

"HALF BROTHER"

32 parts Ongoing

بعد از اینکه مادر تهیونگ خانواده‌ و پسره 17 ساله‌شو ترک کرد، پدرش تصمیم گرفت برای بار دوم عاشق بشه و با زنی ازدواج کنه اون زن، پسری 10 ساله به اسم جونگکوک داشت؛پسری شیرین دوست داشتنی! اون زن و بچه تبدیل به بزرگ‌ترین دلگرمی برای اون پدر و پسر شدن؛ مخصوصا جونگکوک، اون پسر کوچولو تبدیل شد به تمومه دلخوشیه تهیونگ؛ زمانی رسید که تهیونگ توی سن 22 سالگی برای ادامه تحصیل به خارج رفت و جونگکوک کوچولوشو با احساساته مخفیش تنها گذاشت و حالا تهیونگ بعد از پنج سال برگشته اما... . . . . . . کاپل اصلی=تهکوک فیکچت،اسمات،عاشقانه،رومنس . . . وضعیت آپلود=هرشب