30 parts Ongoing باغچهای سرشار از رزهایی خشکشده؛ با مردی در تمنای دوباره نفسکشیدن عطر رز!
_کرنسیا درواقع همون آغوشهای منتظر و بیصاحبمونده، بودن.
_آغوش کرنسیای تو هیچوقت بیصاحب نمیمونه. قول میدم.
_تو هیچوقت سر قولهات نمیمونی.
جئون جونگکوک معصومی که برای بیرحمشدن شکنجه میشد، فکرش رو نمیکرد که تهیونگ، اون پسر سرخدمتکار عمارت که همیشه ناجی زخمهاش بود درست توی اوج درد، ترکش کنه!
"راه نجات از جایی شروع میشه که باور میکنی ناجی مرده؛ اما باور من از مکان امنم، هنوز هم آغوش تو بود."
و حالا بعد از پنج سال کیم تهیونگ با شروع قتلهای زنجیرهای عجیبی، بهعنوان کاراگاه به کره برمیگرده اما با یک جونگکوک متفاوت مواجه میشه!
جونگکوکی که قلبش رو از سینه بیرون کشیده بود و دیگه علاقهای به رنگها نداشت.
_حتی میتونم قسم بخورم برات...
_ادامه نده، بسه...
_به چشمهات، به رنگهات، به روح زخمیت قسم میخورم باید میرفتم تا نبینی خرد شدنمو، جونگکوک.
اما رازهای نهفته بین پیچوخم دیوار گذشته، فراتر از چیزی بود که تصور میشد.
_اگه من ماه باشم، پس تو چی میشی؟
_تماشاچی تو!
┆Name: Querencia | کِـرِنسـیا
┆Couple: Vkook, Secret
┆Gener: Romance, Angst, Smut, Action, Criminal
┆Up: هر روز تا وقتی به پارتهای آپشده در تلگرام برسه