Kayda - rosamel - Wattpad

Story cover for Kayda by rosamel2006

Kayda

Reads 3
Votes 1
Parts 1

Reads 3
Votes 1
Parts 1

پس عشق این چنین بود، نفس هایت به نفس هایش بند باشد و قلبت به هوای او بکوبد. چهره فریبنده ای  که داشت قطعا حتی بی قلب ترین ها را به دام می‌انداخت اما چطور فراموش کرده بود که چنگال هایی هم دارد. اما او واقعا می‌توانست ادعای عاشقی کند؟ انهم زمانی که اشک های معشوق به دلیل او چهره گلگونش را تر میکرد.
در کدام سرزمین عاشق به معشوقش درد میدهد؟ در کدام سرزمین عاشق خیانت میکند و قلبی که خودش برای او زنذگی میکند را میشکند؟ حال که اینجا بود، در مقابل چشم های اشکی معشوقش حس میکرد باخته است. دنیا را،خودش را،قلبش را باخته بود به عشقی که میسوزاند ریشه هر دو را. اما اگر معشوق زیبایش میبخشید، خاموش میکرد شعله سوزان تنفر را.هرچند دیر.

name: Kayda.
couple:kookv.
writer: rosamel.
Genre: history, fantasy, Tragedy .All Rights Reserved

Table of contents

1:Adira
Wed, Sep 17, 2025

1 part

1:Adira
Wed, Sep 17, 2025

Sign up to add Kayda to your library and receive updates

or

Content Guidelines

You may also like

Elixir Louis Vuitton (اکسیر لوئیس ویتون) by king_hyunlix

فلیکس آخرین بازمانده‌ی خاندان و امپراتوری لوئیس ویتونه، اما خودش هیچ‌وقت خبر نداشته. وقتی فقط پنج سالش بود، خاندان هوانگ که قدرت زیادی توی دربار داشتن علیه پادشاه لی شورش می‌کنن و سلطنت رو از دستشون می‌گیرن. بعدش حکومت تازه‌ای رو به اسم سلطنت ورساچه به راه میندازن. توی اون آشوب، قرار بوده فلیکس کوچیک هم کشته بشه، ولی پسر کوچیک خاندان هوانگ، «هیونجین»، طاقت نمیاره ببینه یه بچه بی‌گناه جلو چشمش نابود بشه. اون خودش رو سپر می‌کنه و فلیکس رو یواشکی فراری می‌ده. هیونجین فلیکس رو به صمیمی‌ترین دوستش «لینو» می‌سپاره و ازش می‌خواد مراقبش باشه. بعدش هم برمی‌گرده به خاندان خودش و سرنوشتش رو می‌پذیره. سال‌ها می‌گذره... فلیکس حالا بزرگ شده و بالاخره حقیقت رو می‌فهمه: اون وارث واقعی و بازمانده‌ی لوئیس ویتونه. تصمیم می‌گیره انتقام بگیره و سلطنت ورساچه رو سرنگون کنه. اما برای این کار باید رو‌به‌روی تنها پسر خاندان هوانگ بایسته... همون هیونجینی که یه‌بار جونش رو نجات داده بود. اینجاست که قصه رنگ و بوی دیگه‌ای می‌گیره: آیا این دو نفر در نبرد سرنوشتشون فقط دشمن باقی می‌مونن، یا این بار دشمنی راهشو به عشق باز می‌کنه؟

𝐓𝐚𝐤𝐞 𝐌𝐲 𝐒𝐨𝐮𝐥 || 𝐘𝐨𝐨𝐧𝐌𝐢𝐧 (𝖢𝗈𝗆𝗉𝗅𝖾𝗍𝖾𝖽) by CallMeKyan

🔞 -سرورم ... آه... نتونست جملش رو کامل کنه وقتی یونگی زبونش رو آروم روی شاهرگ پسر کوچکتر کشید و بطور ناگهانی گردنش رو گاز گرفت و باعث ناله ی بلند تر جیمین شد. +تو... توی لعنتی... میدونی هربار که برای من میرقصی من رو به جنون میکشی... مطمئن باش نمیزارم اینبار بهت آسون بگذره! صدای دو رگه و خشن و در عین حال زمزمه وار یونگی باعث لرزیدن بدن ظریف پسر توی آغوشش شد و نتونست جلوی ناله ی ناخودآگاهش رو بگیره و همین یونگی رو تشویق کرد چنگ محکمی به باسن تپل پسر کوچولوش بزنه و لب های نرمش رو بین دندون هاش بگیره و مک محکمی به اونا بزنه. +تو متعلق به منی...فقط من! ┏━━━━━━━━━━ 帶走我的靈魂 ☾︎⃤━━━━━━━━━━┓ 𝘎𝘦𝘯𝘳𝘦𝘴: 𝘏𝘪𝘴𝘵𝘰𝘳𝘪𝘤𝘢𝘭 , 𝘚𝘶𝘱𝘦𝘳𝘯𝘢𝘵𝘶𝘳𝘢𝘭 , 𝘔𝘺𝘴𝘵𝘦𝘳𝘺 , 𝘚𝘮𝘶𝘵🔞 𝘔𝘢𝘪𝘯 𝘊𝘰𝘶𝘱𝘭𝘦 : 𝘠𝘰𝘰𝘯𝘔𝘪𝘯 𝘖𝘵𝘩𝘦𝘳 𝘤𝘰𝘶𝘱𝘭𝘦𝘴 : 𝘒𝘰𝘰𝘬𝘝 𝘈𝘶𝘵𝘩𝘰𝘳 : 𝘊𝘢𝘭𝘭𝘔𝘦𝘒𝘺𝘢𝘯 #1 in TaeKook #1 in ParkJimin #1 in MinYoongi #1 in Jung Hoseok #1 in KimSeokjin #1 in Supernatural #1 in History #1 in Jimin #2 in BL #2 in Suga #2 in YoonMin #3 in Kpop #5 in KookV

MY ANGEL OF DEATH🥀 by haneyVerse

در دوران چوسان، نیکی پسری با قدرت‌های غیرطبیعی بود که همه از او می‌ترسیدند. زیرا او خاندان های زیادی را نابود کرده و افراد بسیاری را کشته بود. تنها چیزی که نیکی می‌خواست مرگ بود، و در صورتی می‌تونست بمیرد که 《عاشق شود》 اما دل بستن دوباره برایش ممکن بود...؟ تا اینکه سونو را ملاقات کرد؛ پسری که نه از او می‌ترسید، نه از سایه‌ی مرگش فاصله می‌گرفت. و نیکی برای اولین بار تصمیم گرفت دلش را به او بسپارد... Couple: Sunki Genres: Bl , Fantasy , Supernatural , Historical. Author: Leehoney.

The Ring by sweety_7971

کای عشق بوکس داره اما دو کیونگسو به این راحتی راضی نمیشه که مربیش بشه.... نام : رینگ بوکس ژانر : ورزشی، عاشقانه، اندکی نیمه اسمات ۱۸+ کاپل اصلی : کایسو کاپل فرعی : چانبک نویسنده : min.min

If I could be you by 0194HunHo

جونمیونا، نگاه من همیشه به تو بود در حالی که تو داشتی به اون نگاه میکردی، یعنی هیچوقت امکانش نبود که کسی که با عشق بهش خیره بودی ، من باشم؟ couple: HunHo genre: romance, angst ، slice of life

finally our love by fighter1997

سرانجام عشق ما با چهار کاپل متفاوت آپ کردم هر کدوم رو دوست دارین بخونین😎

S1:TheHeart | S2:MICAH (Vmin/Kookmin) by blackstarWrites

نیمه‌ی روح اون پسر، یک ببر بود! . . . . ژانر: تاریخی|افسانه‌ای|معمایی|رمنس|اسمات با الهام از سریال زیبای The Untamed و Dark و همچنین، رمان مشهور The Husky and his white cat Shizun تکمیل‌شده✓ به قلم بلک‌استار موزه‌ی داستان که شامل موسیقی و فنارت‌های شماست: @TheHeartFF

red wine _ شراب قرمز by user45867888

دو برادر و آلفا های خون خالص که امگاشون باهم مشترکه 🤧🎀 وضعیت :درحال آپ روز های اپ: هرروز اگه حمایت بشه و شرطا رو برسونید 🐥🦦

PRISONER IN EDEN [زندانیِ بهشت] by inmooniam_

کاپل اصلی : چانسو کاپل فرعی: هونهو ژانر : رومنس ، ماجرایی، جنایی ، اسمات (فصل دومش رو میتونین با عنوان "زندانی عشق" از صفحه‌ی خودم پیدا کنین ) مقدمه: گاهی با خودم میگم که ای کاش هیچ وقت حقیقت رو نمیفهمیدم هیچ وقت از دروغین بودن همه چیز خبردار نمیشدم و هیچ وقت از اون بهشت زیبا اما کذایی ای که برام ساختی بیرون نمی اومدم... بهشتی که تک به تک لحظه هام رو با تو داخلش زندگی کردم... میوه ی شیرین بوسه هات رو چشیدم... و نوازش های لطیف تر از لمس گلبرگ ات رو رو نقطه به نقطه‌ی وجودم تجربه کردم... من و تو دو موجود تنها بودیم در بهشتی خیالی و دروغی که اسمش رو عشق گذاشته بودیم... اما من از نسل همون آدمیم که به قیمت چشیدن یک سیب ، از بهشت خودش طرد شد. با این تفاوت که من هیچ وقت نمیخواستم "سیب ممنوعه ی حقیقت" رو بچشم. و حتی بعد از چشیدنش، از بهشتم طرد نشدم . بلکه خودم ترکش کردم ...! چون با وجود تمام اون لحظه های رویایی و زیبایی که اونجا داشتیم هیچ چیزی نمیتونست این حقیقت که من توی اون بهشت فقط یه زندانی بودم رو تغییر بده ...!

fate | سرنوشت by kokkokkoko

[کامل شده]✅️ کتاب سرنوشت برای هرکس چیزی نوشت.. نوبت به ما که رسید.. ‌ قلم و افتاد و دیگر ننوشت... خط تیره کشید و گفت تو باش اسیر سرنوشت...... ژانر:ازدواج اجباری،عاشقانه،تاریخی،سلطنتی،اسمات،غمگین. شخصیت ها: آلیس( یا همون ا.ت) جونگکوک شخصیت های فرعی: تهیونگ، هلنا، بابا مامان آلیس، بابای جونگکوک و بعضی شخصیت های دیگه که قراره تو داستان اضافه شه. خب سلام، من این فیک رو خودم ننوشتم از ویسگون کپی کردم و یکم تغییرش دادم، اسم نویسندش نمیدونم چی هستش و واقعا دستش درد نکنه فیک خیلی قشنگی نوشته، من این فیک رو قبلا جای دیگه خونده بودم گفتم یه کوچولو تغییرش بدم اینجا بزارم، ایدی ویسگونی که فیک رو از اونجا گرفتمو میزارم. بعد نیاین به من بگید دزد و اینکه فیک به اسم خودم زدم اصلا اینطور نیست و از نویسندش همایت کنید👇 اینم ای دی ویسگونش؛ world-of-ideas

You may also like

Slide 1 of 10

Elixir Louis Vuitton (اکسیر لوئیس ویتون) cover

𝐓𝐚𝐤𝐞 𝐌𝐲 𝐒𝐨𝐮𝐥 || 𝐘𝐨𝐨𝐧𝐌𝐢𝐧 (𝖢𝗈𝗆𝗉𝗅𝖾𝗍𝖾𝖽) cover

MY ANGEL OF DEATH🥀 cover

If I could be you cover

finally our love cover

S1:TheHeart | S2:MICAH (Vmin/Kookmin) cover

red wine _ شراب قرمز cover

PRISONER IN EDEN [زندانیِ بهشت] cover

fate | سرنوشت cover

Elixir Louis Vuitton (اکسیر لوئیس ویتون)

فلیکس آخرین بازمانده‌ی خاندان و امپراتوری لوئیس ویتونه، اما خودش هیچ‌وقت خبر نداشته. وقتی فقط پنج سالش بود، خاندان هوانگ که قدرت زیادی توی دربار داشتن علیه پادشاه لی شورش می‌کنن و سلطنت رو از دستشون می‌گیرن. بعدش حکومت تازه‌ای رو به اسم سلطنت ورساچه به راه میندازن. توی اون آشوب، قرار بوده فلیکس کوچیک هم کشته بشه، ولی پسر کوچیک خاندان هوانگ، «هیونجین»، طاقت نمیاره ببینه یه بچه بی‌گناه جلو چشمش نابود بشه. اون خودش رو سپر می‌کنه و فلیکس رو یواشکی فراری می‌ده. هیونجین فلیکس رو به صمیمی‌ترین دوستش «لینو» می‌سپاره و ازش می‌خواد مراقبش باشه. بعدش هم برمی‌گرده به خاندان خودش و سرنوشتش رو می‌پذیره. سال‌ها می‌گذره... فلیکس حالا بزرگ شده و بالاخره حقیقت رو می‌فهمه: اون وارث واقعی و بازمانده‌ی لوئیس ویتونه. تصمیم می‌گیره انتقام بگیره و سلطنت ورساچه رو سرنگون کنه. اما برای این کار باید رو‌به‌روی تنها پسر خاندان هوانگ بایسته... همون هیونجینی که یه‌بار جونش رو نجات داده بود. اینجاست که قصه رنگ و بوی دیگه‌ای می‌گیره: آیا این دو نفر در نبرد سرنوشتشون فقط دشمن باقی می‌مونن، یا این بار دشمنی راهشو به عشق باز می‌کنه؟