
کُروبـارا (黒薔薇)
او در خاک دفن شد، اما خاک او را فراموش نکرد.
از بوسهای خفه، تا خونی که از شقیقهی سکوت چکید؛
همهچیز به نامی برمیگردد که با گلوی پاره نوشتند: "کروبارا".
در شهری که عطر گناه در کوچهها میپیچد،
او نه نجات، که نابودی را نجوا میکند.
{قشنگا من همون @thunderows هستم ادامه کروبارا رو فعلا از اینجا دنبال کنید چون برای اون اکانت یه مشکلی پیش اومده. اگه دوست داشتید توی تلگرام به Kurobarafic سر بزنید دیلی کروبارا هست و در کانال تلگرامی hyunlix_fic هم قرار داده میشه 🤍🤍🤍.}All Rights Reserved