
✦ Multishot˚₊· ͟͟͞͞ ➶ اون شب قرار نبود اتفاق خاصی بیفته. فقط میخواستم از یه دردِ لعنتی فرار کنم و خودمو لای دود و الکل گم کنم. اما انگار سرنوشت نقشهی دیگهای داشت. چون درست همون لحظه که نگاهم افتاد به اون دو تیلهی سیاه ـ اون چشمای لعنتی که انگار تهشون جهنم بود ـ همهی منطق و ارادهم دود شد رفت هوا. از اونجا به بعد، دیگه انتخابی در کار نبود. فقط اون بود... و منی که حریفش نشدم. یه نوشیدنیِ اشتباهی... یه نگاه... و همون شد شروعِ کابوسی که اسمش بود "سال اول دانشگاه هنر." روز آپلود: جمعهها ✧ Lumen/لومِن (انعکاس یا نور) ✧ #Romance #Fluff ✧ Moone 🌙 TG: 𝐋𝐮𝐧𝐚𝐫𝐋𝐞𝐞𝐧𝐬All Rights Reserved
1 part