𝐊𝐢𝐬𝐬 𝐓𝐡𝐞 𝐕𝐢𝐥𝐥𝐚𝐢𝐧💋 - nana'yi - Wattpad

Story cover for 𝐊𝐢𝐬𝐬 𝐓𝐡𝐞 𝐕𝐢𝐥𝐥𝐚𝐢𝐧💋 by naynanaii

𝐊𝐢𝐬𝐬 𝐓𝐡𝐞 𝐕𝐢𝐥𝐥𝐚𝐢𝐧💋

Reads 183
Votes 24
Parts 2

Reads 183
Votes 24
Parts 2

Mature

agegap darkromance enemiestolovers jungkook kookv taehyung taekook تهکوک تهیونگ جونگکوک کوکوی

کیم تهیونگ پسر فوق‌العاده‌ای که همیشه به بی‌نقص بودن، معروفه. اما همه‌ی این‌ها نقابیه که تصمیم گرفته، به صورتش بزنه. شیطان‌هایی درونش خفته‌ان؛ که جونگکوک تمایل زیادی به رام کردن‌شون داره‌.

"کیم تهیونگ، چهره‌ی یک شاهزاده و شخصیت یک شیطان رو داره. من همون شیطانی‌ام که قراره، شیطان دیگه رو به زانو دربیارم."


⭑ᴄᴏᴜᴘʟᴇ: ᴋᴏᴏᴋᴠ
⭑ɢᴇɴʀᴇ: ᴅᴀʀᴋ ʀᴏᴍᴀɴᴄᴇ, ʜᴀᴛᴇ ᴛᴏ ʟᴏᴠᴇ, ᴀɢᴇ ɢᴀᴘ
⭑ᴀᴜᴛʜᴏʀ: ʀɪɴᴀ ᴋᴇɴᴛ
⭑ᴛʀᴀɴꜱʟᴀᴛᴏʀ: ᴘᴀʀʏᴀ

خوشگلا این فیکشن ترجمه و بازگردانی‌شده از ناول معروف با همین نامه.All Rights Reserved

agegap darkromance enemiestolovers jungkook kookv taehyung taekook تهکوک تهیونگ جونگکوک کوکوی

Table of contents

2 parts

Sign up to add 𝐊𝐢𝐬𝐬 𝐓𝐡𝐞 𝐕𝐢𝐥𝐥𝐚𝐢𝐧💋 to your library and receive updates

or

Content Guidelines

You may also like

『 𝑨𝑴𝑶𝑵𝑮 𝑻𝑯𝑬 𝑪𝑳𝑶𝑼𝑫𝑺 ᴬᵁ 』 by Atlasless

وقتی عکستو میفرستی برای منیجر کمپانی مدلینک تا قبولت کنن ، اما اشتباهی عکستو میفرستی برای پسری که ماهیت اصلیش از همه کس پنهانه ، و بدجور گیر میوفتی ! COUPLE : KOOKV GENRE : ROMANCE , FLUFF , SMUT, FANTASY UP : چهارشنبه شب ها

✻Ferita🥀❊ by _Moonsan_

[کامل‌شده] «می‌گم... اگه دکتر باهاش حرف بزنه، شاید قبول کنـ...» با صدای برخورد محکم بشقاب و تکون خوردن شدید میز، توی جاش پرید و با شنیدن فریاد مرد چشم‌هاشو بست. «ساکت شو جونگ‌کوک، گفتم نمی‌خوام! دهنتو ببند!» هول محکمی به میز داد و با قدم‌های بلندش سمت اتاق رفت و در رو بهم کوبید. جونگ‌کوک با ناباوری، شوک زده نگاهش رو به میز دوخته بود، چراکه هضم وضعیت پیش اومده خیلی کار سختی بود. همسر همیشه ملایم و پخته‌اش، کسی که هیچ‌وقت خم به ابرو نمی‌آورد و موقعیت‌هایی که خودش عصبانی بود سعی می‌کرد با صدای آروم و آرام‌بخشش آرومش کنه، حالا چه بلایی سر تهیونگِ همیشه ملایمش اومده بود؟ ـــــــــــــــــــــــــــــــ༺Ferita ༻ــــــــــــــــــــــــــــــ ✤ganer: Angst, Romance, smut ✤Couple: Taekook (vers) ‌Telegram: @lunenoire_6 ~𝓜𝓸𝓸𝓷𝓼𝓪𝓷 𝓵𝓸𝓿𝓮𝓼 𝔂𝓸𝓾♡

Strawberry farm||Kookv by S_TAEHKOOK

Strawberry farm🍓 مزرعه توت فرنگی اگه خودت قبول کنی با شخصی که علاقه ای بهش نداری ازدواج کنی...اجباری محصوب میشه؟ تهیونگ پسر کشاورزی که توی مزرعه توت فرنگی کار میکنه و یک روز صبح یه مرد عجیب و غریب میاد و تمامی زمین های توی روستاشون و میخره! رئیس شرکت J جئون جونگکوک توی مزرعه اش چیکار میکرد؟ چی میشه اگه متوجه بشه اون مرد جفتشه؟ ••• _اگه با من جفت بشی مادر و پدرت و پیش بهترین متخصص ها میبرم و یه خونه خوب براشون توی سئول پیدا میکنم!تازه میتونم بازنشسته اشون هم بکنم جوری که پول بیشتری بهشون داده بشه!تمام پول زمین هم بهشون میدم... +اما ما هم دیگه و نمیشناسیم... _بهش به چشم یک قرارداد نگاه کن! +سودش برای تو چیه؟ _من نمیخوام به اجبار با کسی جفت بشم...حالا که جفت خودم و پیدا کردم خانواده ام اینو درک میکنن!کافیه جلوشون تظاهر کنیم که باهم خوب و خوشحالیم همین! _قبوله؟ ••• Couple:Kookv Genre:Omegavers-Romance-Smut-Mpreg Status:~ By: S_TAEHKOOK

Nicolay (Kookv) by Chihiro_D

←⁩ نیکولای تمام‌شده. ✔️ تهیونگی که عاشق سفرکردنه، بالأخره شرایط سفر به کشور مورد علاقه‌اش رو پیدا کرده و قراره چند روز دیگه پرواز کنه؛ درحالی که فرمانده‌ی ارتش روسیه همون موقع داره خودش رو برای حمله به اوکراین آماده می‌کنه... کاپل: کوکوی ژانر: عاشقانه، درام، انگست، اس.مات، جنگ

Barter Kookv by llTARAll

تا حالا به اینکه توسط یه انیگمای جذاب گروگان گرفته بشین، فکر کردین؟ خب، تهیونگ بهش فکر نکرده بود؛ ولی هیچ مشکلی با اینکه گروگان اون مرد باشه، نداشت!

His To Ruin | KookV by cjjasal

دو نوع انسان تو دنیای جئون جونگکوک وجود داشت. اونایی که ازش وحشت می‌کردن و اونایی که زخمی می‌شدن چون فکر می‌کردن نیازی به ترسیدن نیست. اون سرد بود و محاسبه‌گر، جوان‌ترین رئیس مافیا، با دست‌های تتو شده و چشم‌هایی مثل یخ. جونگکوک با دیدن التماس و خونریزی آدم‌ها تکون هم نمی‌خورد. خیلی وقت بود که شکسته بود. و بعد کیم تهیونگ اومد. با پلیورهای نرم و ناز، شکلات‌‌های تمشکی، و سوال‌هایی که هیچکس جرات پرسیدنشون رو نداشت. "چرا سوکجین هیونگ گفت می‌خوای من رو بخوری؟ آدم‌ها رو گاز میگیری؟" جونگکوک نمی‌دونست که می‌خواست از اون پسر محافظت کنه، یا نابودش کنه تا فقط نزدیک نگهش داره. Couple: Kookv. Genre: Romance, mafia, comedy, smut. Author: MaryBTS2013. Translator: Asal. روزهای آپ: دوشنبه و پنجشنبه ___________________________________________ This is a Persian translation of a fanfiction by (MaryBTS2013), All credit goes to the original author. I'm only responsible for the translation.

404 Feelings (Kookv) by Chihiro_D

←⁩ ارور احساسات تمام‌شده. ✔️ قایم شدن پشت ماسک یک آلفای هات و جذاب قرار بود دل کراشش رو بلرزونه؟ جونگکوک راجع‌بهش مطمئن نبود اما امتحان کردنش که ضرری نداشت، داشت؟ حتی اگه آدم پشت ماسک یک بتای خجالتی و ساکت باشه. کاپل: کوکوی ژانر: عاشقانه، امگاورس، فلاف

Helpless by mawni_o

" کامل شده" +کوکو.. _هوم؟! به کوک که یه دستش روی فرمون بود و دست دیگش که دستشو گرفته بود و روی دنده بود نگاه کرد +من بوی تورو میدم.. _چی بیب؟ با تعجب به ته نگاه کرد و دوباره نگاهشو به جاده مقابلش داد + یه جایی خونده بودم هرکسی موقع مرگش بوی جایی یا کسی رو میده ک خیلی دلتنگشه یه لبخند محو زد و به درختایی که به سرعت از کنارشون رد میشدن نگاه کرد _من وقتی بمیرم بوی تورو میدم . . . __________________________ Couple :kookv,yoontae

You may also like

Slide 1 of 8

『 𝑨𝑴𝑶𝑵𝑮 𝑻𝑯𝑬 𝑪𝑳𝑶𝑼𝑫𝑺 ᴬᵁ 』 cover

✻Ferita🥀❊ cover

Strawberry farm||Kookv cover

Nicolay (Kookv) cover

Barter Kookv cover

His To Ruin | KookV cover

404 Feelings (Kookv) cover

『 𝑨𝑴𝑶𝑵𝑮 𝑻𝑯𝑬 𝑪𝑳𝑶𝑼𝑫𝑺 ᴬᵁ 』

وقتی عکستو میفرستی برای منیجر کمپانی مدلینک تا قبولت کنن ، اما اشتباهی عکستو میفرستی برای پسری که ماهیت اصلیش از همه کس پنهانه ، و بدجور گیر میوفتی ! COUPLE : KOOKV GENRE : ROMANCE , FLUFF , SMUT, FANTASY UP : چهارشنبه شب ها