^رهای من^
  • Reads 342,955
  • Votes 21,414
  • Parts 132
  • Reads 342,955
  • Votes 21,414
  • Parts 132
Complete, First published Jun 14, 2015
Mature
"رهای من"اولین داستانیه که مینویسم ویه داستان بلنده.
داستان یه دختره به اسم رها..عاشقونست رمانتیکه وصحنه دار.(معذرت از اونایی که دوست ندارن)
لطفابهم پیشنهادبدین وازم انتقادکنین ممنون.
All Rights Reserved
Table of contents
Sign up to add ^رهای من^ to your library and receive updates
or
Content Guidelines
You may also like
rebellious(سرکش)  by Querencia_Metanoia
27 parts Ongoing
برشی از فیک ☆☆☆☆☆ یونگی-تو چیکار کردی تهیونگ؟! دستی با کلافگی بین حجم موهای مشکی و نرمش کشید: - من از اون پسر شکسته کسی رو ساختم که هیچکس حریفش نمیشه و به هرچی که میخواد میرسه. کمی مکث کرد و ادامه داد: -فقط یه مشکلی هست... پسر روبه روش کنجکاو شد: -چه مشکلی؟! لبش رو با کلافگی گاز گرفت: - چیزی که اون الان بدجوری میخوادش... ویسکی رو یه نفس خورد و آروم گفت: -اون منو میخواد. ☆☆☆☆☆☆☆ لبهای نرمش رو به گوش ته کشید و درحالی که روی لاله ی گوشش رو میبوسید زمزمه کرد: - ددی میدونه که چقدر جذاب و سکسیه؟ تهیونگ گردنش رو کج کرد تا گوشش رو ازش دور کنه اما هدف بعدی لبهای کوچیک کوک گردنش بود. درحالی که لبهاش رو به گردنش چسبونده بود، عطر پوست نازک کنار شاهرگش رو نفش کشید و بازم زمزمه کرد: - تمام وجودت زیبا به نظر میرسه. ته بیخیال زمزمه کرد: - جدا؟! کوک بی صدا روی گردنش لب زد: - بلاخره تسلیمت میکنم و به دستت میارم. ☆☆☆☆☆☆☆☆☆ نگاهی به چشم های نگران جیمین انداخت و گفت: یونگی-هیولایی که اون با دستهای خودش ساخته اگر امشب نتونه تهیونگ رو به دست بیاره همه جا رو به خون میکشه و ته هم اینو میدونه پس مجبوره بهش اجازه ی پیش روی بده Couple: kokv, vkok, mingi, yonmin, namjin Genre: mafia, action, drama , romance, smut, verse Winter: hediyeh
Heir of Wrath (Legacy of the Underworld1) by Dreamer066
31 parts Ongoing
عشق مثل لیسیدن عسل از لبه‌ی تیغ میمونه. مخصوصا اگه در دنیای مافیا متولد شده باشی... 🔞SEXUAL CONTENT تالیا بیانچی پرنسس مافیای ایتالیایی، وقتی برای اولین بار به آسایشگاه فرستاده شد فقط یک چیز رو میدونست: جهان مافیا با زن‌ها مهربان نیست. امید تنها چیزیه که موفق شده تالیا رو حتی با گذشت ده سال در آسایشگاه سنت ماریو زنده نگه داره. امید به اینکه روزی پدرش برگرده و اون رو با خودش به خونه برگردونه. اما سرنوشت بارها ثابت کرده همه چیزهای "سیاه و سفید" پشت پرده‌ای از دروغ‌های هفت رنگ پنهان شدن... تالیا همیشه میدونست پدرش میتونه چقدر بیرحم باشه اما هیچوقت انتظار نداشت که اون رو به ترسناک ترین مرد غرب واگذار کنه. رئیس آینده مافیای کوزا نوسترا. مارکو رومانو. یک قاتل خونسرد... زیبا و خبیث. مردی که سال‌هاست انسانیت رو درونش کشته، روحش رو در سکنه‌های تاریک گذشتش رها کرده. چطور ممکنه قلب مُرده‌ای که چیزی بجز خشم و نفرت درونش جریان نداره، قادر به عشق ورزیدن باشه؟ این همون کاریه که فقط تالیا میتونست ممکن‌اش کنه و باعث بشه مارکو اون کلمات ممنوعه و خطرناک رو به زبون بیاره: " من آدم‌های دیگه رو برای کوزا نوسترا میکشم اما برای تو گلوله میخورم، خونریزی میکنم و میمیرم. تو مال منی و تا آخرین نفس ازت محافظت میکنم."
You may also like
Slide 1 of 10
عشق پنهان cover
BROKEN |Vk ver. cover
rebellious(سرکش)  cover
domination|سلطه 🔞 cover
Heir of Wrath (Legacy of the Underworld1) cover
Unjust Heaven cover
𝐔𝐧𝐬𝐩𝐨𝐤𝐞𝐧[𝐕𝐊𝐨𝐨𝐤/𝐊𝐨𝐨𝐤𝐕 𝐀𝐔] cover
وارث مافیا  cover
تمام قلب من cover
𝚜𝚞𝚛𝚛𝚘𝚐𝚊𝚌𝚢 cover

عشق پنهان

84 parts Ongoing

وقتیی6عضو بی تی اس یه دفعه تصمیم به فاصله گرفت و نادیده گرفتن بیبی گروهشون میکنن تا با عشقی که بهش دارن آسیب نبینه ولی نمی دونن چه طور قلب کوچیک جیمینی شونُ میشکنن سون سام زندگی روزمره انگشت ، غمگین ، اندکی کمدی، هپی اند ،اسمات، و...... شروع : ۱۴۰۲/۳/۱۵ پایان : ۱۴۰۳/۱۲/۲۵ این داستان به هیچ وجه واقعی نیست و ساخته ذهن نویسنده می باشد اگر نیو آرمی هستی بدون که اینا فقط سناریو یا به زبان ساده الکی و دورغ هستن باور نکن