به آینه نگاه کرد. دنیای سحرآمیزی پشت اون آینه بود. این داستان نیز مثل بیشتر داستان هایم هم به صورت ساده و در قالب شعری کودکانه و هم نثری کمی دشوارتر برای گروه نوجوان و جوان نوشته میشود. انسان امواجي را از خود مي پراکند که بارهاي منفي و مثبت خود را به جهان متافيزيک مي کشاند و بر اساس آن جهان متافيزيک به جنبش در مي آيد . عزيزان؛ آنچه ما مي انديشيم روي ساختار بدن خودمان و محيط اطرافمان وكل هستي تاثیر میگذارد. كاينات با مفاهيم نوين علم فيزيك مدرن و مكانيك كوانتوم تنيده شده است... نظريه اتم ها و الكترون ها و نظريه ذره اي بودن دنيا دنياهاي موازي در كاينات و امكان وجود دنياهايي با حضور خودمان ولي به شكلي متفاوت از دنياي فعلي ... هر آنچه مي انديشيم و برزبان مي آوريم و در دل مي گردانيم را به طور آشكار روي ساختار ريز مولكولي اجزاي بدن خود مشاهده مي كنيم و حتي ياد مي گيريم چگونه بيماري هاي لاعلاج درون خود را درمان كنيم . این ایده اصلی شکل گیری داستان جهان آینه ای است :) امیدوارم لذت ببرید.. هوووووو ;)All Rights Reserved