[ C O M P L E T E D ] رز بارکلی و لویی تاملینسون در کنار همدیگه بزرگ شدن. عشقشون رو توی یه شب طولانی دور از چشم پدر خشن رز در کلبه متروکی درختی پیدا کردن.. وقتی لویی برای شرکت در اکس فکتور رز رو ترک کرد ، پدر رز سختگیر تر شد و زر و مادرش مجبور به جعل کردن مرگ ساختگی خودشون شدن ، اسمشون رو تغییر دادن و از دانکستر به لندن نقل مکان کردن.. لویی برگشت و متوجه شد که احتمالا دوست دخترش مُرده...و این تنها چیزی بود که میدونست.. چند سال بعد رز با یکی دیگه از اعضای گروه(لویی) نامزد کرد ، لیام پین ، و اون دوتا دوباره همدیگه رو ملاقات کردن.. ولی لویی میدونست که اون نمیتونه رز باشه به خاطر اینکه اون مُرده..اینطور نیست؟؟ [Persian Translation] (Louis Tomlinson) Copyright All Rights Reserved ©unpoetic ❌داستان خصوصيه ، قبل از خوندن پيج رو فالو كنيد❌
33 parts