من دوباره روی تختم دراز کشیدم. "چرا همه میمیرن تا هم اتاقی تو باشن؟" هری روی تختش نشست و پوزخند زدو گفت : خوب کی میتونه نخواد؟ من به طور باور نکردنی خوشتیپ، پولدار و دختر بازم و حس خیلی خوبیم دارم." "حس خیلی خوبی داری؟" من ازش پرسیدم وقتی داشت بلند میشد. "من میتونم کل شب سوارت شم." اون کم کم خودشو به تختم نزدیک میکرد. فکر کنم روحا بالا آوردم. خوابگاه اتاق 69 جایی که همه کثافت ها کامل هستن جایی که قول ها شکسته میشن قلب ها تکه تکه میشن و عشق ها ساخته میشن. همه خودکشی میکردن تا با هری استایلز هم اتاقی باشن از خوش شانسی رایلی این اتفاق برا اون افتاد تا بتونه با اون هم اتاقی باشه. ولی یه مشکل وجود داشت ، اونا از همدیگه متنفر بودن. کمربنداتونو محکم ببندید چون این یه سواری برای جهنمه. هری استایلز All rights to : Heartbreaker99_
13 parts