Blood
  • LECTURAS 195
  • Votos 21
  • Partes 1
  • LECTURAS 195
  • Votos 21
  • Partes 1
Continúa, Has publicado ago 27, 2015
چشمامو باز کردم يه جاى تنگ و تاريک....چه اتفاقى واسم افتاده بود؟؟بدنم خشک شده بود دستمو بلند کردم يه چيز چوبى بود هلش دادم و باز شد دنياى بيرون برام نمايان شد خيلى تاريک بود نيرومو جمع کردم و بلند شدم انقدر گرسنه بودم که حتى نشستن هم برام سخت بود به اطرافم نگاه کردم تاريک بود ولى خب تاريکى برام بهتره چون من از روشنايى خوشم نمياد در هر حال انگشترمو دارم تا وقتى جلوى آفتاب ميرم نسوزم...به اطرافم نگاه ميکردم ک يهو يه چيزى يادم اومد....
Todos los derechos reservados
Tabla de contenidos

1 parte

Regístrate para añadir Blood a tu biblioteca y recibir actualizaciones
O
Pautas de Contenido
Quizás también te guste
𝐓𝐡𝐞 𝐥𝐚𝐬𝐭 𝐎𝐫𝐠𝐢𝐧𝐚𝐥 | 𝐒𝐨𝐩𝐞 de IHOM_Z
29 Partes Continúa
[ 𝐨𝐧 𝐠𝐨𝐢𝐧𝐠 ] انگار شعله‌های جهنم خاموش شده بود؛ سوز سرما به صورتش سیلی می‌زد و تنش رو میلرزوند. هر چه جلوتر میرفت به درستی مسیرش بیشتر شک می‌کرد. هیچ اثری از تابلوی راهنما نبود. تنها چیزی که قدم‌هاش رو متوقف نمی‌کرد، رد لاستیک‌هایی بود که هنوز ادامه داشت. بعد از مدتی راه رفتن مقابل دری فلزی با خزه‌‌ها و پیچک‌های سرخی که به ذهنش هم نمیرسید با خون رشد کردند، رسید. چشم‌های یونگی با دیدن عمارت روبه‌روش گرد شد. نمای عمارت شبیه تکه ابر سیاهی بود که خودش رو توی آسمون لاجوردی جا کرده. همه چیز عجیب بنظر میومد و این تردیدش رو بیشتر می‌کرد. گزینه‌های زیادی برای انتخاب نداشت. در رو کمی هل داد. دری که بنظر میومد از قبل باز بوده به راحتی‌ باز شد. یونگی فکر می‌کرد انتظار هر چیزی رو داره، حتی خفاش‌ها اما منظورش از هر چیزی یه عمارت مجلل با ارباب خوناشامی که زندگیش رو تغییر میده نبود. «فکر میکنم باید بادم زمینی صدات بزنم.» «چرا؟!» «چون بهش حساسیت دارم.» ᭧ 𝐒𝐨𝐩𝐞 | 𝐘𝐨𝐨𝐧𝐬𝐞𝐨𝐤 | 𝐇𝐨𝐩𝐞𝐠𝐢 | 𝐇𝐨𝐩𝐞𝐦𝐢𝐧 ᭧ 𝐆𝐞𝐧𝐫𝐞: 𝐕𝐚𝐦𝐩𝐢𝐫𝐞 | 𝐑𝐨𝐦𝐚𝐧𝐜𝐞 | 𝐀𝐧𝐠𝐬𝐭 | 𝐒𝐦𝐮𝐭 ᭧ 𝐖𝐫𝐢𝐭𝐞𝐫: 𝐈𝐇𝐎𝐌_𝐙 ᭧ 𝐁𝐨𝐫𝐧:【2021/9/18】
𝔯𝔢𝔡 ❍ 𝔭𝔢𝔞𝔯𝔩 de vk_00_kv
28 Partes Continúa
𝔯𝔢𝔡 ❍ 𝔭𝔢𝔞𝔯𝔩 🔞 ﴾کامل شده﴿ ته پسری دانشجو که برای یه پروژه به همراه دوستاش جیهوپ و نامجون ، به سمت جنگل تاریک میرن.... جنگلی که بومی های اونجا ، اون رو نفرین شده میدونن... اما تو راه اتفاقات ناخوشایند برای ته رخ میده و اون سر از قلعه ارباب تاریکی در میاره... گذشته تلخ و دردناکی که هر شب تبدیل به کابوسی برای نا آروم کردن زندگیشون میشه.... - دستم باز کن چرا منو به تخت بستی... ا.. او..اون... چـ..چیه؟؟؟؟ 🔞🔞 اهه درش بیـ..ار... در..درد دارهههه.... + صدای ناله هات چه گوشنوازه .. + اگر بخوام همین الان ببوسمت ، چه کسی میتونه جلومو بگیره ته ..؟! - کوکی تو اون رو .. اون رو ...ب..بوسیدی ؟! با مروارید سرخ همراه باشید چون قراره کلی اتفاقات مختلف برای ته و دوستانش رخ بده.... ✧کیم تهیونگ | tea ⇐ " - " ✧ جئون جونگ کوک | Kook ⇐ " + " ➣ روزهای آپ : نامشخص ✞ 𝔜𝔬𝔲 𝔞𝔯𝔢 𝔟𝔢𝔞𝔲𝔱𝔦𝔣𝔲𝔩 𝔞𝔫𝔡 𝔭𝔩𝔢𝔞𝔰𝔞𝔫𝔱 𝔩𝔦𝔨𝔢 𝔞 𝔯𝔢𝔡 𝔭𝔢𝔞𝔯𝔩 𝔦𝔫 𝔱𝔥𝔢 𝔟𝔩𝔲𝔢 𝔰𝔢𝔞. ❍ 𝔱𝔥𝔢 𝔴𝔯𝔦𝔱𝔢𝔯 : 𝔜𝔲𝔫𝔞 𝔎𝔞𝔭𝔢𝔩𝔩 : 𝔨𝔬𝔬𝔨𝔳 𝔤𝔢𝔫𝔯𝔢 : 𝔰𝔪𝔲𝔱 , 𝔯𝔬𝔪𝔞𝔫𝔱𝔦𝔠 , 𝔙𝔞𝔪𝔭𝔦𝔯𝔢 , 𝔰𝔠𝔞𝔯𝔶 , 𝔯𝔬𝔪𝔞𝔫𝔠𝔢 , . . . 𝔖𝔱𝔞𝔱𝔲𝔰: 𝔉𝔦𝔫𝔦𝔰𝔥𝔢𝔡
Quizás también te guste
Slide 1 of 10
🍷Vampire cover
🍷 Dancing In The Dark_VKOOK 🍷 cover
『 𝑳𝑶𝑺𝑬 𝑰𝑻 𝑨𝑳𝑳 ᴬᵁ 』 cover
 A boy made of ice  cover
𝐌𝐲 𝐜𝐡𝐚𝐫𝐦𝐢𝐧𝐠 𝐯𝐚𝐦𝐩𝐢𝐫𝐞 [ 𝐕𝐤𝐨𝐨𝐤 ] 🍷 cover
𝐓𝐡𝐞 𝐥𝐚𝐬𝐭 𝐎𝐫𝐠𝐢𝐧𝐚𝐥 | 𝐒𝐨𝐩𝐞 cover
Life inside the Hourglass | Completed cover
𝔯𝔢𝔡 ❍ 𝔭𝔢𝔞𝔯𝔩 cover
༒•𝑭𝒐𝒓𝒃𝒆𝒅𝒆𝒏 𝒍𝒐𝒗𝒆•༒ cover
‌   𝔹𝕝𝕠𝕠𝕕𝕪 𝕃𝕠𝕧𝕖🍷❤️ cover

🍷Vampire

36 Partes Continúa

🍷 فن فیک خون اشام🍷 🕯اسم داستان:Vampire 🕯ژانرها: رمنس/تخیلی/اسمات/فانتزی/ 🕯رده سنی:+۱۸ 🕯️ وضعیت آپ: نامعلوم 🕯نویسنده: جیهو 🕯کاپل ها: تهکوک/سپ/ نامجین 🕯خلاصه داستان:کیم تهیونگ جزو خون آشام برتر سیاه بود، و برای افکار متفاوتی که داشت سال ها از خانوادش دور بود. یک روز که برای خون خوردن به بیرون رفته بود سبدی که بچه ی کوچکی داخل قرار داشت رو پیدا کرد،برای اولین بار لبخند زد و تصمیم گرفت اون بچه رو بزرگ کنه اما چی میشه که کیم تهیونگ روزی عاشق فرزند خوندش جئون جونگکوک بشه ؟!تنها کسی که تونسته افکار متفاوتش رو درک کنه و بهش عشق بورز؟! #Vampire🥇🏆✨ #jimin🥇🏆✨ #گی🥇🏆✨ #jin🥇🏆✨