مقدمه : من آينده خوب تو بودم ، ولي تو از دستش دادي ... بيشتر از اين ديگه نميتونم دردهامو قايم كنم ازت ... بهتره قلبمو بدم بهت يا خودمو خالي از تو كنم ؟ خالي از هر غم و اندوهي ... پاك و منزه ...اما چاره اي نيست به جز دادن قلبم به تو ******************************************************* اين ف.ف درباره هري استايلزه و شخصيت اصليش ، هري و شيا هستن شيا يه دختري هست كه از مرد ها تنفر سفت و سختي داره و هميشه تو زندگيش سعي ميكنه از مردا دور باشه تا تو دنيا شكست نخوره ، اما اتفاقايي ميوفته تا با كسي كه قراره قلبشو بهش نده مواجه ميشه نميدونه تو مسير عشق بايد چيكار كنه . پس باخودش درگير ميشه ... درگير با قلبش و مغزش و حتي احساسش خوش حال ميشيم اگه ف.ف (مرد) رو بخوني