Always proud of my self
  • LECTURAS 1,922
  • Votos 350
  • Partes 26
  • LECTURAS 1,922
  • Votos 350
  • Partes 26
Concluida, Has publicado ene 28, 2016
خیلی وقتا آدم تو اوج آسمونا،سقوط می کنه.دلیلش اینه که انسان خیلی سریع مغرور میشه و به خودش می نازه.منم یه آدمم و همچین خطاهایی ازم سر میزنه.من موقعی که در اوج شهرت بودم،بر اثر یه اشتباه کوچیک سقوط کردم و می تونم بگم که دلیل اصلی این اتفاق غرور مسخره ای بود که از بچگی همراهم بود.غرور مسخره ای که منو از خواهر و برادر و همه ی دوستام جدا کرد.شاید اگه این غرورو نداشتم،هیچ وقت شکست نمی خوردم و این بلاها سرم نمی آمد.کسی که عاشقش بودم و عاشقم بود منو ترک کرد توی دنیا تنهایی رهام کرد.من تنها تنهام.هیچ کس نمی خواد با من دوست باشه چون همه ازم می ترسن.چشمای من باعث میشه که گل ترس تو دل همه جوونه بکنه.من از این چشا خوشم میاد چون باعث میشه حس قدرت بکنم.من همیشه حس غرورو تو قلبم نگه داشتمو و خواهم داشت و نمی زارم کسی باعث شکست دوباره من بشه.
قدرت،تنها چیزیه که من بهش نیاز دارم و خواهم داشت.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
لطفا این فن فیکشن رو دنبال کنید و ازم حمایت کنید.
ممنون
Todos los derechos reservados
Regístrate para añadir Always proud of my self a tu biblioteca y recibir actualizaciones
O
Pautas de Contenido
Quizás también te guste
Shine in the dark de haniehislamy
37 Partes Continúa
کاپل : yoonmin _ Kookv , Vkook _ ? ژانر : 1 : فول تخیلی ، امگاورس ، سلطنتی ، انمیز تو لاورز ، اسمات 2 : تراژدی ، انگست ، دارک رمنس 3 : سفر در زمان ، رمنس ، هپی اند (همراه با تصویر) از دستش ندید که خاص ترین فیکه ! 🌓 در سرزمین پارادایس ، همه با یکی از نژاد های شش گانه متولد میشدند.... آب... آتش... باد.... خاک.... نور... و تاریکی ! چی میشه اگه پادشاه جونگکوک ، آلفای اصیلی که پرقدرت ترین نژاد یعنی نور رو داره برای به دنیا آوردنِ ناجیِ سرزمین ، دنبال جفت حقیقیش بگرده؟ و چی میشه اگه جفت حقیقیش ، تهیونگ باشه؟ یه آلفای اصیل از نژاد تاریکی.... درست نقطه ی منفورِ مقابلش ! **** _ ازت متنفرم... _ همچنین! و لحظه ی بعد ، لبهاشون روی هم کوبیده شد.‌‌... ****** قلبی که هیچ وقت نمی‌تپید ، حالا ضربان داشت..... دیدنِ اُمگایی که شورِ زندگی از وجودِ درخشانش میبارید ، یخِ قلبِ پادشاه مین ، بیرحم ترین پادشاهِ تاریخ رو شکسته بود ! _بعد از دیدنِ انعکاس ماه توی چشمهات ، قلب مُرده ی من لرزید....حالا دیگه اون قدرتم نیست.... بزرگترین نقطه ضعفمه.... ! لطفاً ازم نترس پرنس.... من هیولا نیستم ! ****** سوال اینجاست‌‌.... ناجیِ پارادایس کی میتونه باشه ؟؟ ****** قسمت اول : درخشش ... اینجا بهشتِ منه ! قسمت دوم : تاریکی... منو از این جهنم نجات بده ! قسمت سوم : .....؟ [توی این فیک همه چیز میدرخش
dear (عزیز کرده) de im-not-arshyabro
24 Partes Concluida
اسم:dear (عزیز کرده) تمام شده✓ ژانر:امگاورس٫امپرگ٫تاریخی٫اسمات و ..... کاپل اصلی:ویکوک کاپل فرعی:یونمین خلاصه: خاندان جئون معتقدن که امگا ها سفیدیه دنیا هستند همه ی مردم چوسان باور داشتن که هر امگایی که خون جئون ها را داشته باشه پاک ترین و زیبا ترین امگاست تا اینکه یه فردِ چینی که سفیر پادشاهیه چین بود تو بازار چشمش به امگایی زیبا روی و با ظرافت میخوره سفیر چینی اون امگای بی گناه رو به زور با خودش تا گیشا خانه میکشه و اونجا بهش تجاوز میکنه اون امگا که از خاندان جئون بود روز بعدش خودش رو با تیکه ای پارچه از سقف اتاقه گیشا خانه آویزون میکنه و خود کشی میکنه و بعد از اون تا چند صد سال بعد خاندان جئون امگایی از خون خود نداشتن و فکر میکردن که از طرف الهه ی ماه نفرین شدن و با ورود جونگکوک کوچولوی ما این نفرین شکسته شد. روز های اپ:جمعه ها این فیک خیلی گوگولی مگولی و سافت و بی دردسره و روزمرست پارت هاش هم احتمالا کم باشن 🎀ورژن کوکوی توی همین اکانت با همین اسم🎀
TENSION🍷(vkook) de seta8603
36 Partes Continúa
تَنِش . ( از اسم فیک مشخصه ، کسانی که اعصابشو ندارن نخونن ⭕️) کیم وی،مرد به شدت پرنفوذی که ممکنه هرکاری ازش سر بزنه و همین دلیلی میشه که همسرش جئون جانگکوک ازش طلاق بگیره ، اونم با یه بچه .... چون قبل ازدواج کاملا سنتی و بدون شناختشون هیچ ایده ای راجب اخلاق و شغل همسرش نداشت و بعد ازدواج که متوجه این موضوع میشه نمیتونه کنار بیاد . اما تهیونگ نمیزاره جانگکوک بچشو ببینه مگر اینکه هربار .... ******* "میخوام بیام بچم رو ببینم ، بومیگیرم سیگارتو خاموش کن" دست زیر گلوم گذاشت "تو که قرار نیست دیگه ببینیش ! نگران نباش" مسخ شدم " یعنی چی ؟!" گلومو کمی فشار داد " یعنی دیگه به پامم بیوفتی ؛ نمیزارم دستت به دخترم برسه" خواستم چیزی بگم که ولم کردو پشت چشم های بهت زدم اتاقو ترک کرد . *** روند اپ : نامنظم ⭕️ فیک حول محور سال ۱۹۹۹_۲۰۰۲ میلادی میچرخه. Happy end ❗️ Gener: omegavers ، emotional ،romance ،Angst، drama Couple: vkook ،....... Setayesh* ❗️این اولین تجربه داستان نویسیمه و قطعا مشکلاتی داره‌ ولی ممنون که انتخوابش کردی
✧HOME✧ de timi_vkook
42 Partes Continúa
وضعیت عمارت کیم افتضاح بود. همه جا سکوت کر کننده ای جیغ میکشید و تنها کسی که این وسط با آرامش دمنوشش رو مزه میکرد تهیونگ بود و این رفتار خونسردانه اش داشت تمام نورون های عصبی خانواده رو بیشتر و بیشتر تحریک میکرد.. انگار ک متوجههِ ماجرای پیش اومده نشده بود! این ماجرا نه تنها زندگی خودش بلکه تمام اطرافیانش،حتی باغبون عمارت هم تحت تاثیر خودش قرار میداد. هنوزم صدای مجری مو کوتاه و خوش قیافه شبکه خبر توی گوشاشون پخش میشد "کیم تهیونگ،تنها فرزند تاجر بزرگ،کیم دهیون گی است؟" _______________________________ قسمتی از داستان: ×گول چندتا بوس و بغل و نگاه پر لذت و نخور بدبخت! اینا همش شهوته..تهیونگ آدم خودخواهیه حالا که فرصتشو داره میخواد تمام استفاده اش رو ازت بکنه.اونی که اول و آخرش واسش میمونه منم مننننن! + تو به قول خودت چند سال جلو چشمش،بیخ گوشش و توی بغلش بودی ولی من و ندید انتخاب کرد.. اونم نه برای یه وان نایت برای ساختن تموم زندگیش توی بغلم!! _______________________________ کاپل:ویکوک ژانر:زندگی روزمره_رمنس_اسمات وضعیت:درحال آپ نوبسنده:@tiam_vkook
Quizás también te guste
Slide 1 of 10
پرسه در نیمه شب cover
Ninety-nine cover
⚜️𝕲𝖊𝖓𝖊𝖗𝖆𝖑⚜️ cover
𝖮︎𝗋𝖺𝗇︎𝗀︎𝖾 𝗌𝗍𝖺𝗋 | 𝐕𝐊 cover
Your eyes tell || VK || Completed cover
Shine in the dark cover
dear (عزیز کرده) cover
TENSION🍷(vkook) cover
ᴅɪꜱᴛᴀɴᴄᴇ cover
✧HOME✧ cover

پرسه در نیمه شب

16 Partes Continúa

بدن زخمی و خونی گائون که مقابل یوهان روی زمین افتاده و از درد به خودش می‌پیچید، صحنه‌ای بود که مرد تا آخر عمرش دیگه نمی‌خواست شاهدش باشه. اگه یکی از همین دعواها گائون رو برای همیشه ازش می‌گرفت... یوهان دستش رو دور کتف گائون حلقه کرد و بدنش رو درون آغوشش کشید. با صدای آروم و گرفته‌ای به حرف اومد: «اگه قراره مثل گذشته به خودت آسیب بزنی و به هیچی اهمیت ندی... پس حضورم توی زندگی چه معنی‌ای می‌ده...؟» ── ⋆⋅☆⋅⋆ ── ⋆⋅☆⋅⋆ ── ⋆⋅☆⋅⋆ ── ⋆⋅☆⋅⋆ ── ژانر: عاشقانه، بی‌ال، انگست، اسمات کاپل: کانگ یوهان و کیم گائون (فیک از سریال قاضی شیطان / the devil judge) نویسنده: 𝑴𝑨𝑺𝑼𝑴𝄢 ویراستار: ♧Fatemeh داستان فیکشن ربطی به سریال نداره و اگه سریال رو ندیدید، میتونید با خیال راحت بخونید.