بدون مرز - ShivaSalimi - Wattpad

بدون مرز

Reads 326
Votes 12
Parts 1

Reads 326
Votes 12
Parts 1

spiritual امید تنهایی جوانی خدا عشق

داستان جوانی است که در اوج ناامیدی به خلوت پناه می برد و در اشتیاق مرگ چنان به زلالی روح میرسد که دنیایی متفاوت از دنیای ما می آفریند.All Rights Reserved

spiritual امید تنهایی جوانی خدا عشق

Table of contents

بدون مرز
Sat, Apr 23, 2016

1 part

بدون مرز
Sat, Apr 23, 2016

Sign up to add بدون مرز to your library and receive updates

or

Content Guidelines

You may also like

"I swear I'm funny..." by Larry_iran

جایی که هری برای لویی جوک میگه تا کاری کنه عاشقش بشه. Original Story By: @tjeffsandsniffles

|A.g.A.p.e| by Don_Mute

.Ziam.Mayne.Spiritual.Fanfiction. من یه کابوس گردم, معبودِ عالم ترس! شیطانی با چشمای آبی رنگ و تاریکی محض وجودش... قراره کاری کنم تمام رویاگردها... تقاص پس بدن! روح پاک و معصوم همشون رو میبلعم... همشون... بغیر از رویای دوست داشتنیم همشون بغیر از آرزوی شیرینم...! .ففیک دارای محتوایست که شاید برای همه مناسب نباشد!. |·|·|·|·|·|·|·|·|·|·|·|·|·|·| #1_nightmare #1_paranormal #2_dream #3_scifiction

𝑬𝒖𝒑𝒉𝒐𝒓𝒊𝒂 by taenes_

گاهی تنها چیزی که نیاز داری فقط یک نفره که بعضی چیزارو بهت یادآوری کنه (؛

قرص ضد بارداری by healty4077

قرص ضد بارداری %%sep%% قرص ضد بارداری اورژانسی %%sep%% قرص ضد بارداری خارجی %%sep%% قرص ضد بارداری بعد از رابطه %%sep%% بهترین قرص ضد بارداری بدون عوارض

${wife of kim tae hung} by ll_k_store_k_ll$

{بەخێربێیت بۆ جەھەنەمە کەت ...... من ھەڵە بووم ...... درۆم لەگەڵمەکە..... باجی ئەمە دەدەیتەوە تــای ..... بگەڕێوە ........تکایە} . . . . . . {وەرگیراوە }

Marbixa 🏳️‍🌈🫦 (é ironia) by s0ph7xz

Fanfic do Barbixa com o Mão (apelido deles, essa fanfic é só de zoeira, tomara que ninguém leia)

أحببتها من نظره👄 by lomer_60

جنسي عنيف

رهـــا شـده by fall_exol

members EXO genre: : Romance , Historical , Angst writer: Fall

mind of mine [zarry] by ela_stylik

+ اولین باری که اینجارو دیدم انقدر محوش شده بودم که تا مدت ها هر روز به عشق دیدنه این منظره ساعت ها قبل از غروب اینجا منتظر میشستم...به نظرم قشنگ ترین چیزیه که دیدم... از دیدنه اون صحنه سیر نمیشدم.بالاخره بعد از چند دقیقه که دیگه هوا تاریک شده بود و خورشید کامل غروب کرده بود،برگشتم سمتش... - ولی من چیزه زیبا تری هم دیدم با تعجب نگاهم کرد.به چشماش نگاه میکردم و سعی میکردم رنگشو تو اون تاریکی به یاد بیارم... + چی؟!چه چیزی میتونه قشنگ تر از این باشه؟! چند لحظه سکوت کردم... - این صحنه زیبا ترین چیزی نیست که دیدم،چون از بین میره...چون فقط چند دقیقه توی روز میتونی داشته باشیش...چون شیش ماهه سال،این صحنه رو به خاطر بارون یا برف و ابر از دست میدی.....پس این زیبا ترین نیست...ولی چشمای تو زیبا ترین ترکیبه رنگیه که من تا حالا دیدم...رگه های سبز یشمی ای که از بین یاقوته چشمات رد شده....همراهه اون رگه های سبز-ابی ای که دور تا دوره مردمکتو احاطه کردن.........اینا زیبا ترین چیزایین که من دیدم هری.... ******* وقتی بیدار شی و خودتو تو بدن کس دیگه پیدا کنی چیکار میکنی؟ مطمئنا یه دلیل خاص داره،نه؟ وگرنه چرا باید روحت با روح کس دیگه جا به جا بشه؟! ولی اون دلیل چیه؟؟؟ zarry stylik au Book 4 [ completed ]

Colorful (L.S) by Erfan_a

[Persian Translation] دوست داشتن تو مثل رنگین کمون، رنگارنگه...

You may also like

Slide 1 of 10

"I swear I'm funny..." cover

|A.g.A.p.e| cover

قرص ضد با�رداری cover

{wife of kim tae hung} cover

Marbixa 🏳️‍🌈🫦 (é ironia) cover

أحببتها من نظره👄 cover

رهـــا شـده cover

mind of mine [zarry] cover

Colorful (L.S) cover

"I swear I'm funny..."

جایی که هری برای لویی جوک میگه تا کاری کنه عاشقش بشه. Original Story By: @tjeffsandsniffles