برای بار دوم خودمو تو بغلش جابه جا کردم.سرمو برگردونم و بهش خیره شدم،هیچوقت حتی فکرشو نمیکردم یه رو تو بغل همچین ادمی باشم.واقعا"این عشقه؟!"
(دوستان این داستان درمورد وان دی هست)
" صدای تو "
دو سال بود کسی صدای هان رو نشنیده بود.
درست بعد از اتفاق تلخی که توی دریا افتاد.
یعنی کسی میتونست هان رو نجات بده؟
کاری کنه که دوباره مثل قبل با صدای بلند بخنده؟
کسی میتونست حس زندگی رو به خونه هان برگردونه؟
یا بهتره بگم...
کسی منتظر شنیدن صدای هان بود؟!
𓆝 𓆟 𓆞 𓆝
ژانر: عاشقانه، مدرسه ای، رومنس، ملودرام، اسمات
کاپل: مینسونگ، هیونلیکس
امیدوارم از داستان لذت ببرید ◕◡◕
MinsungW2