این داستان در مورد یک دختر به اسم رز هستش که یه فرشته اس.دختری که مهربونه،زیباست،معصومه،ولی از درون خیلی قویه.با همه خوبه و همه چی رو دوست داره اما یه چیزی رو نمی تونه تحمل کنه اون هم شیاطین هستش. از طرف مقابل پسری هستش که هیچی رو بیشتر از آزار و اذیت دوست نداره.از خون خالص برای گرفتن قدرت استفاده می کنه و از فرشته ها متنفره.اسمشم هری استایلزه. حالا فرض کنید این دو موجود در یک مدرسه درس می خونن.چی میشه وقتی این دو مجبور می شن به خاطر یک ماجرایی تا آخر کنار هم باشن؟