#🔞
"" درست وقتی که وارد دانشگاه شدم اتفاق افتاد..
اولین روزی ک واسه ملاقات با مدیر دانشگاه رفتم اون خورد بهم!
دوتا قطب مخالف ولی مکمل همدیگه
من زیادی تو کیوتیتم موندم! و اون زیادی گُنگُ خشنه! ولی بلده چیکار کنه..!
احمقانس ازش جلوی بقیه تو راهرو دانشگاه کتک بخوری ولی چند وقت بعد تو خونه ای که واسه دانشگاه با هم زندگی میکنین ببوستت
و تو هنوز دوسش داری!
ترسهام نمیزاره راحت زندگی کنم
و حالا از اونم باید بترسم..!
اون میخونه برام و من میبوسمش
ولی همیشه درست وقتی ک همه چی خوبه یهو همه چی خراب میشه
ب همون میزان خوشی، بگا میری
چون عشق میگاد!
عشق ما آبیه
اون میخاد من اونو آبی دوس داشته باشم!
من معتاد ب صداشم
وقتی واسم میخونه:
I need you to love me blueee...
"حتی اگه جای زمین و آسمون عوض شه
یا خورشید بباره و ابر بتابه
یا همه ی دنیا بخان اونو از من بگیرن
اون زین منه و منم هزای اونم... "
#Zarry ♡
By Free Stylik
((تو این فنفیک یجاهایی ضربان قلبت میره بالا از حرارت،یجاهاییش جدیت داستان فکرتو به کار میگیره،و یجاهاییشم نمیزاره بلند نخندی! و همه اینا میتونه حتی یک جمله درمیون واست اتفاق بیفته!
پس شروع کن به خوندن که پشیمون نمیشی!))
Tlg: ZarryWorld - Zarrold
Ig: Viva.ZarryTodos los derechos reservados