فارس واقع
  • Reads 28
  • Votes 5
  • Parts 1
  • Reads 28
  • Votes 5
  • Parts 1
Ongoing, First published Dec 31, 2016
قيل أنه لم يكن فارس احلام
 أتى على حصان ابيض من إحدى الحكايات التي لطالما سمعتها
بل كان شخصا عاديّاً يحوي داخله ساحر بقدرات خارقة ، باستطاعته تحويل الصحراء الى حديقة
 وكذلك القلوب ، لم يكن فارس احلام 
لكن كان باستطاعته جعل الحضن على شكل كلمات
ويجعلها شيء ملموس باستطاعته خرق مبادئي
بعدم وجود اشخاص مثله لم يكن فارس احلام لكن كان باستطاعته فعل كل شيء لم يستطع احد فعله قط
اجل لم يكن فارس احلام ..
 بل كان فارس واقع ..♡
All Rights Reserved
Sign up to add فارس واقع to your library and receive updates
or
Content Guidelines
You may also like
Atonement / تاوان by Dreamer_A7
35 parts Complete
نام رمان : تاوان / Atonement (کامل شده ) کاپل : تهکوک ژانر : عاشقانه/ درام /کلاسیک ( ۱۹۴۵ - ۱۹۵۵ میلادی ) امگاورس / امپرگ ( اسمات ) یکی لابه لای تیره ترین روز ها ، چشم انداز قلب و ذهنش آینده ای روشنه ... یکی لابه لای آسوده ترین روز ها ، قلب و ذهنش غرق در ناچاری گذشتشه ... گذشته و آینده ای که در نقطه ای ناچارا به هم می رسن ، و اون نقطه سر آغاز حکایت تازه ایست داستان یک امگا و آلفا در روز های بعد از جنگ جهانی دوم جونگکوک امگایی با اراده ای ستودنی ، امگایی که یاد گرفته برای عبور از سنگ های برنده و تیره ی مسیر زندگیش چطور کفش های آهنین به پا کنه .... و کیم تهیونگ ، آلفایی خوش شانس که زندگی هر اونچه که یک مخلوق برای خوشبختی نیاز داره بهش بخشیده ، اما اگه ازش بخوان زندگی رو تو یک کلمه توصیف کنه ؛ پاسخ اون خواهد بود ؛ « خشم » حقیقتی که زیگموند فروید گفت ؛ « افسردگی از جنس غم نیست افسردگی از جنس خشمه » و به راستی بدترین خشم ها ، خشم نسبت به خود هست ! این داستان از هر اونچه که فکرشو بکنی متفاوت تر خواهد بود ! کافیه چند پارت همراهم باشی دوست عزیزم 🌻
You may also like
Slide 1 of 10
جيتني مثل الشروق اللي محى عتم الليالي cover
Amygdala  cover
The fifth sense cover
𝑴𝒚 𝒘𝒆𝒓𝒆𝒘𝒐𝒍𝒇 𝒅𝒂𝒅𝒅𝒊𝒆𝒔🐺🪽 cover
Atonement / تاوان cover
🚷 MY RED BALLERINA🚷 cover
عشق پنهان cover
Sugar Daddy  cover
نت های شبانه  cover
تُو تنها متعلّق به منی! | Ongoing S² cover

جيتني مثل الشروق اللي محى عتم الليالي

15 parts Ongoing

تبدأ أحداث روايتي عند البطله نجَـد اللي تكون عايشه في المدينه و بيوم امها وابوها يقررون يسافرون لسبب بنعرفه في الروايه ويخلون البطله وأخوها في بيت جدها اللي في الديره وآخر الليل تقرر تروح عند " البِل " وتحصل البطل جالس مع ناقه ويدخل عليهم جدهم ومن هنا تبدأ الأحداث ...🔥!