Benefit (Ziam)
  • Reads 65,150
  • Votes 10,478
  • Parts 43
  • Reads 65,150
  • Votes 10,478
  • Parts 43
Complete, First published Jan 12, 2017
_عاشقم نشو 
_اگه شدم 
_نباید بشی 
_اگه شدم 
_فراموشم کن 
_اگه نتونستم 
_باید بتونی 
_اگه نتونستم! 
_باید باهاش زندگی‌کنی 
_اگه نتونستم 
_میتونی 
_وقتی بهت نگاه میکنم توی چشمای قهوه‌ایت یه دنیای دیگه وجود داره که من دارم توش زندگی میکنم‌. پس ازم نخواه که عاشقت نشم. چون من تو چشمای تو دارم زندگی میکنم ...


****

سال ۴۰۰۰ میلادی 
شاید فکر کنید علم پیشرفت کرده 
شاید فک کنید همه دیگه دارن تو‌ماه زندگی میکنن 
شاید فکر کنین انسان ها از بین رفتن 
یا شاید حتی دایناسورها برگشتن 
اگه بخوام سال ۴۰۰۰ رو تعریف کنم بهترین تعریف براش اینه

قرنتینه
All Rights Reserved
Sign up to add Benefit (Ziam) to your library and receive updates
or
#61larry
Content Guidelines
You may also like
I've waited so long... by smaxxx25
67 parts Complete
زیباترین آدم هایی که تا کنون شناخته ام، آنهایی بودند که شکست خورده بودند، رنج میکشیدند، دچار فقدان شده بودند و با این حال راه خود را از اعماق درد و رنج گشودند و بیرون آمدند این افراد، یک حسی از قدردانی، حساسیت و فهم زندگی داشتند که آنها را پر از شفقت، ملایمت و توجه عمیق و عاشقانه میکرد زیبایی این افراد، اتفاقی و بی سبب نبود ---------------------------------------------- پام رو با اضطراب بالا پایین میکردم و سر انگشت شصتم رو هی گاز میگرفتم و به هرجایی نگاه میکردم جز شخصی که رو به روم نشسته .من خیلی احمقم که میخوام با کسی که نمیشناسم همخونه بشم ولی به قیافه اش نمیاد که مواد فروش باشه یا قاتل زنجیره ای . یه نگاه سریع بهش میندازم .قیافه خیلی مرتب و اتو کشیده ای داره . موهاش یه کم تو پیشونیش ریخته و یه کم هم رقته سمت راست. یه پورخند هم رو لباشه .چشام رو چرخوندم و دیدم که پیشخدمت سفارشمون رو اورد . اب پرتقال من رو گذاشت جلوم و قهوه لویی رو هم بهش داد و رفت لویی- خب از خودت بگو فاک . دوباره شروع شد
Shine in the dark by haniehislamy
35 parts Ongoing
کاپل : yoonmin _ Kookv , Vkook _ ? ژانر : فول تخیلی ، امگاورس ، سلطنتی ، اسمات ، انمیز تو لاورز ، تراژدی ، انگست (همراه با تصویر) از دستش ندید که خاص ترین فیکه ! 🌓 در سرزمین پارادایس ، همه با یکی از نژاد های شش گانه متولد میشدند.... آب... آتش... باد.... خاک.... نور... و تاریکی ! چی میشه اگه پادشاه جونگکوک ، آلفای اصیلی که پرقدرت ترین نژاد یعنی نور رو داره برای به دنیا آوردنِ ناجیِ سرزمین ، دنبال جفت حقیقیش بگرده؟ و چی میشه اگه جفت حقیقیش ، تهیونگ باشه؟ یه آلفای اصیل از نژاد تاریکی.... درست نقطه ی منفورِ مقابلش ! **** _ ازت متنفرم... _ همچنین! و لحظه ی بعد ، لبهاشون روی هم کوبیده شد.‌‌... ****** قلبی که هیچ وقت نمی‌تپید ، حالا ضربان داشت..... دیدنِ اُمگایی که شورِ زندگی از وجودِ درخشانش میبارید ، یخِ قلبِ پادشاه مین ، بیرحم ترین پادشاهِ تاریخ رو شکسته بود ! _بعد از دیدنِ انعکاس ماه توی چشمهات ، قلب مُرده ی من لرزید....حالا دیگه اون قدرتم نیست.... بزرگترین نقطه ضعفمه.... ! لطفاً ازم نترس پرنس.... من هیولا نیستم ! ****** سوال اینجاست‌‌.... ناجیِ پارادایس کی میتونه باشه ؟؟ ****** قسمت اول : درخشش ... اینجا بهشتِ منه ! قسمت دوم : تاریکی... منو از این جهنم نجات بده ! قسمت سوم : .....؟ [توی این فیک همه چیز میدرخشه! ] نویسنده : هانا
You may also like
Slide 1 of 10
Playboy L.S (Persian Translation) cover
Satisfaction(Minibook) cover
Anonymity.[L.S & Z.M] cover
آرتینه  cover
pretty boy (Persian Translation) cover
I've waited so long... cover
Eyes[L.S] (Completed) cover
silent gem [l.s][Completed] cover
Shine in the dark cover
OUR HELL *~z.m~* cover

Playboy L.S (Persian Translation)

45 parts Complete

من اسیرش شده م ؛ اون زیادی تو حرفه ش خوبه.. هری استایلز ⬅ پلی بوی فن فیکشن لری استایلینسون به همراه کمی زیام✌ داستان در پیج اینستاگرام larry_ff_translate هم آپ میشه Best rank : #2 in fanfiction