Call my name - Harry styles - Complete
  • OKUNANLAR 196,958
  • Oylar 23,583
  • Bölümler 57
  • OKUNANLAR 196,958
  • Oylar 23,583
  • Bölümler 57
Tamamlanmış Hikaye, İlk yayınlanma Şub 08, 2017
صدا کن مرا
صدای تو خوب است
صدای تو سبزینه آن گیاه عجیبی است
که در انتهای صمیمیت حزن می روید
در ابعاد این عصر خاموش
- سهراب سپهری
Tüm hakları saklıdır
İçindekiler
Eklemek için kaydolun Call my name - Harry styles - Complete kütüphanenize ekleyin ve güncellemeleri alın
veya
#99زین
İçerik Rehberi
Ayrıca sevebilecekleriniz
meral_writ tarafından yazılmış •𝐆𝐫𝐚𝐲 𝐃𝐢𝐚𝗺𝗼𝐧𝐝•ᵛᵏᵒᵒᵏ adlı hikaye
28 Bölüm Devam ediyor
Vkook_الماس خاکستری ـ درد ازادی که بهم دادی از دردی که مستحقش بودم دردناک تر بود •امگایی که این اجبار رو برای رسیدن به عشق پنهانی که داشت قبول کرد و این ازدواج قراردادی رو پذیرفت. صبر کردن و دور شدن از رویا و هدف ها و زندگی که هیچ شباهتی در ذهنش نداشت، هیچ آسان نبود زندگی که پشتش منافع هایی پنهان بود برایش هیچ مفهومی نداشت ، اما گویی خودش هم آغشته به این رنگ های تیره شده بود، گمان میکرد نجات پیدا میکند!!• هفت سال زندگی که هردو با تنفر رنگ زدند و هیچکدام تلاشی برای دوست داشته شدن نمیکردند. آنها سخت میگرفتند ؟ یا زندگی سختی های پنهان داشت که انتقام درش نهفته بود؟! ___________________________________________ با چهره ی بی حسش بهش زل زد _ داری بد میکنی امگا لحظه ی ترس رو احساس کرد اما طولی نکشید که این حس رو خاموش کرد وبا تندی گفت: ـ هم از خودت هم از کله زندگیت متنفرم.. وارِن با لحنی خنثی رو بهش گفت: _ کُلت روی پیشونیت نذاشتم که دوستم داشته باش!.. writer:Meral Cuple:Vkook Genre:Dark-romance,Omegaverse,fantasy,smut,Angst٫ A-mperg
timi_vkook tarafından yazılmış ✧HOME✧ adlı hikaye
43 Bölüm Devam ediyor
وضعیت عمارت کیم افتضاح بود. همه جا سکوت کر کننده ای جیغ میکشید و تنها کسی که این وسط با آرامش دمنوشش رو مزه میکرد تهیونگ بود و این رفتار خونسردانه اش داشت تمام نورون های عصبی خانواده رو بیشتر و بیشتر تحریک میکرد.. انگار ک متوجههِ ماجرای پیش اومده نشده بود! این ماجرا نه تنها زندگی خودش بلکه تمام اطرافیانش،حتی باغبون عمارت هم تحت تاثیر خودش قرار میداد. هنوزم صدای مجری مو کوتاه و خوش قیافه شبکه خبر توی گوشاشون پخش میشد "کیم تهیونگ،تنها فرزند تاجر بزرگ،کیم دهیون گی است؟" _______________________________ قسمتی از داستان: ×گول چندتا بوس و بغل و نگاه پر لذت و نخور بدبخت! اینا همش شهوته..تهیونگ آدم خودخواهیه حالا که فرصتشو داره میخواد تمام استفاده اش رو ازت بکنه.اونی که اول و آخرش واسش میمونه منم مننننن! + تو به قول خودت چند سال جلو چشمش،بیخ گوشش و توی بغلش بودی ولی من و ندید انتخاب کرد.. اونم نه برای یه وان نایت برای ساختن تموم زندگیش توی بغلم!! _______________________________ کاپل:ویکوک ژانر:زندگی روزمره_رمنس_اسمات وضعیت:درحال آپ نوبسنده:@tiam_vkook
AtlasSattari tarafından yazılmış Hilda adlı hikaye
18 Bölüm Devam ediyor
خلاصه : همه چيز از يک سفر شروع ميشود؛ سفر به درون خطرات ، به جايی به نام جبهه های جنگ جهانی دوم .هر دو عاشق و معشوق یعنی هیلدا و آلی یوش در جبهه های شرقی اروپا هستند،اما از حضور یکدیگر باخبر نیستند . چه می شود اگر هردو ان ها خائن شوند؛ به عشق خیانت می کنند یا به میهن ؟ این یک سوال بزرگ است . ژانر :عاشقانه معمايی ،تراژدی ،تاریخی مقدمه: یک چیز میان ما اشتباه است .یک چیز از قلب من گم شده است . شاید زیر خاکستر جنگ ،یا که روی خاک هایی ،که بوی مرگ می دهند . آری ؛اینجا اخر دنیاست اما تو بگو من وتو می توانیم دراین مهلکه مرگ و زندگی ، عشقمان راهم مثل جانمان در امان بداریم ؟ سخنی از نویسنده تمام اشخاص و اتفاقات در این رمان ساخته ذهن نویسنده است و واقعی نیست در صورت هر گونه تطابق یک امر اتفاقی محسوب می شود . البته باید بگویم که تمام حوادث رمان طی سال های ۱۹۴۱تا ۱۹۴۵ است جریان حمله المان نازی را به شوروی در جنگ جهانی دوم ،بین نیروهای متفقین و نیروهای محور روایت می کند. . پ ن : نیروهای متفقین شامل انگلیس و فرانسه و امریکا می شد. نیروهای محور شامل کشورهای المان ،ایتالیا ،ژاپن وغیره می شدند. زمان پارت گذاری. : نامعلوم
Ayrıca sevebilecekleriniz
Slide 1 of 10
Office (Sequel to Boss) |‌ Complete cover
Lipstick [H.S] | Complete cover
•𝐆𝐫𝐚𝐲 𝐃𝐢𝐚𝗺𝗼𝐧𝐝•ᵛᵏᵒᵒᵏ cover
K17🔞 cover
Maple Tree [ H.S au ] cover
Roommates(Persian Translation) cover
Blind | Complete cover
✧HOME✧ cover
Hilda cover
Hidden( translated to persian ) cover

Office (Sequel to Boss) |‌ Complete

22 Bölüm Tamamlanmış Hikaye

[ C O M P L E T E D ] "من نمیخوام دوباره ببینمش." اینا کلماتی بودن که مالوری وقتی توی هواپیما به مقصد آمریکا نشسته بود، می گفت. البته که هیچ چیز اون طور که من می خواستم، اتفاق نیفتاد. دو سال بعد، توی کلابی که خودم توش بودم پیداش کردم، در حالیکه توی دستشویی دخترا با یه دختر مو قرمز داشتن همدیگه رو به طرز وحشتناکی میبوسیدن. عالیه. [Persian Translation] (Harry Styles AU) All Rights Reserved @slypydog Translated By: @aryanashp2002 Amazing cover by : @IWontBeTheOne