everything is about her

683 48 5
                                    

-چنگ وقتشه بری رو استیج
امشب اجراش تو خفن ترین بارهای شانگ های بود باری که تا اونجایی که فهمیده بود هر کسی اجازه ورود نداشت و بخاطر اجرا امشبش مدیر برنامش همه چیز تغییر داد تا بتونه اینجا اجرا داشته باشه
....
با حرکت سرش حرفش تایید کرد و به سمت استیج رفت تیشرت کوتاهش مرتب کرد و گیتار رو شونش قرار داد با زمزمه گفت بازم قراره بترکونی پارک چهیونگ
با شروع اهنگ شروع به زدن گیتارش کرد سعی کرد هیچ چیز حواسشو پرت نکنه و فقط حواسشو به سمت مندوش ببره که الان پیشش نیست و رفته
این اهنگ فقط اونو یادش مینداخت این اهنگ اون بود اهنگ جنی‌ش جنیِ اون لبای هوس انگیزش موهای ابریشمیش چشمایی که همیشه توش احساسات موج میزد و خنده های لثه ای کیوتش که دیگه نیستن تموم این چیزا باعث میشد چهیونگ بهترینشو همیشه نشون بده با تموم وجودش بخونه درسته مندوش باهاش نبود ولی همیشه بهش کمک میکرد
....
اهنگ به پایان رسید صدای تشویق جمعیت تو سالن بالا گرفت سری تکون داد به پایین استیج رفت گیتار به جوی داد سمت بارمِن رفت و درخواست الکل درصد بالا داد الان دیگه هیچی مهم نبود باید خودشو درگیر میکرد همیشه اخر هر اجرا وضعیتش همین بود
میتونست الان کنارش بشینه و با حرف های قشنگش تحسینش کنه شایدم دعواش میکرد بخاطر نوشیدن زیاد با یاداوری خاطراتش لبخندی رو لبش نشست
حس کرد کسی کنارش نشست سعی کرد اهمیت نده که صداشو شنید
-کارتون خوب بود خانم پارک
ممنونی گفت و دوباره شروع کرد به نوشیدن
کم کم حس گرما بهش دست داد معلوم بود الکل داشت تاثیرشو میزاشت بلند شد و به سمت تراس سالن رفت و متوجه شد همون فردی که ازش تعریف کرد دنبالش راه افتاده اهمیت نداد و ادامه داد
از پشت جیبش سیگاری برداشت روشن کرد و شروع به کشیدن کرد
ماه باز کامل بود همه چی دست به دست داده بود تا یاد اون بندازتش
-چرا میکشی؟
نگاهی به صورت دختر مقابلش کرد
چشمای درشت و قشنگی داشت و چتری های صافی که پیشونی دختر پوشونده بود در کل زیبا بود
برگشت تا به دختر جواب بده
+فراموشی؟شاید
با اشاره دختر برگشت نگاهی بهش کرد
با اشاره بهش فهموند که سیگارشو با فندک واسش روشن کنه
بعد از روشن کردن سیگار رزان به حرف اومد
+تو چرا میکشی؟
-بخاطر غریبه بودن با کسی که همیشه از دور کنارشی ولی اون یک ذره هم بهت اهمیت نمیده
سری تکون داد درد این دختر هم درد کمی نبود
با حس دستی روی باسنش تکونی خورد و برگشت به دختر نگاه کرد
-وقتی ازتون تعریف میکنن همیشه جواب خشک و خالی میدین؟
یاد چند لحظه پیش افتاد که دختر از اجراش تعریف کرده بود
+اها فهمیدم هرکی خشک و خالی جواب داد باید ازار جنسی شه
فرد روبه روش سرشو نزدیک گوش رزان برد و گفت
- ولی من فک نکنم بدت اومده باش میس رزان
خوبه عروسک امشبش هم جور شده بود خودش با پای خودش اومده بود سراغش بعد جنی تموم رابطه هاش به وان نایت خلاصه میشد تو تموم لحظات رابطه چهره جنی از جلو چشماش کنار نمیرفت
-کاری میکنم فراموشش کنی بهم اعتماد کن
+اون وقت اسم این فرد فداکاری که میخواد من امشب خودمو بهش بسپارم چیه؟
-لالیسا!
+از کار امشبت پشیمون میشی لالیسا شی
و با تموم شدن حرفش به سمت ستون هلش داد و شروع به بوسیدنش کرد

You've reached the end of published parts.

⏰ Last updated: Mar 18, 2021 ⏰

Add this story to your Library to get notified about new parts!

everything is about herWhere stories live. Discover now