یونهو در حالی که روی مبل لم داده بود طبق معمول توی یوتویوب میچرخید و به دوست پسر حساسش بی توجهی میکرد...
سونگهوا ناراضی جلو و اومد و دستای یونهو رو باز کرد...
روی پاهاش نشست و دستاشو دور گردنش حلقه کرد...
سونگهوا_این گوشی جذابیتش از من بیشتره؟
یونهو خندید و سر سونگهوارو روی سینش گذاشت...
یونهو_معلومه که نه بیبی...
سونگهوا_حوصلم سررفته یون...دلم میخواد با بچه ها بریم بیرون...
یونهو_هممم...
سونگهوا سرشو بلند کرد و با اخم به یونهو که روی صفحه گوشی تمرکز کرده بود خیره شد...
سونگهوا_هییی با تو عم جونگ یونهو!
یونهو صفحه گوشی و چرخوند و عکس جنگلی تاریک و ترسناک و به سونگ نشون داد...
یونهو_دیگه قرار نیست حوصلمون سر بره بیب!
............
یوسانگ از توی پلاستیک بستنی هارو بیرون اورد و یکی یکی به همه ی بچه ها داد...
سان_خب...این کار مهمی که براش هممونو تو این گرمای لعنتی خبر کردی چیه؟...
یونهو بستنیشو از یوسانگ گرفت وبعد از تشکر گوشیشو به سونگ که بغلش نشسته بود داد...
یونهو_گوشیو دست به دست کنید و همتون این عکسو ببینید...
سونگهوا گوشیو به هونگ جونگ داد...
هونگ نگاهی به عکس کرد و گوشیو به مینگی داد...
مینگی_اوع...اینجا کجاست؟...
وویونگ گوشیو از دست مینگی گرفت و به سان هم نشون داد...
وویونگ_چقد تاریکه...
سان_خب با این عکس قراره چیکار کنیم؟
یوسانگ_سان گوشیو میدی؟...
سان گوشیو به یوسانگ داد و یوسانگ هم عکسو به جونگهو نشون داد...
جونگهو_یونهو زر میزنی یا نه؟...
یونهو گوشیو از جونگهو گرفت و وسط هال ایستاد...
یونهو_بچه ها...قبول دارید که هممون از یکنواختی زندگی داریم پاره میشیم؟...
YOU ARE READING
🔮THE SPELL🔮
Horror[تمام شده✅] چند تا جوون کنجکاو که دنبال شایعه ی طلسم جنگل سیاه راهی اونجا میشن... چی درانتظارشونه؟... 🔮کاپل:یونهوا_مینجونگ_ووسان_جونگسانگ🔮 🔮ژانر:درام_ترسناک_ماوراءالطبیعه🔮 سلاممم هه سان هستم🤩🔮 امیدوارم دوسش داشته باشین❤❤❤🙌🏻