02

1.2K 201 3
                                        

Oops! This image does not follow our content guidelines. To continue publishing, please remove it or upload a different image.

Oops! This image does not follow our content guidelines. To continue publishing, please remove it or upload a different image.

خیلی با خودم فکر کردم و دیدم که

Oops! This image does not follow our content guidelines. To continue publishing, please remove it or upload a different image.

خیلی با خودم فکر کردم و دیدم که ...

آره...

من بهشون پیام دادم....

تموم شد،پس این همه استرس برای چیه؟؟قلبم محکم

تو سینه ام میزد...

دستمو روی قلبم گذاشتم و اروم ماساژش دادم

چه مرگم شده!!!.....

از توی کمد بیرون اومدم و به تاریخ بالای صفحه

خیره شدم

Tue,August 17

هفت روز دیگه قراره به مصاحبه برم ...

باید یکم به خودم برسم ...

اون قراره منو ببینه ...

آه...شایدم اصلا منو نبینه ولی...باید به خودم بیام

باید قوی باشم ...

نباید خودم و ضعیف نشون بدم...

به سمت اینه رفتم و به خودم نگاه کردم

پوست رنگ پریده،بدن لاغر ،چشم های قرمز و پف

کرده به دلیل نخوابیدن های زیاد و لب های خشک و

کبود....

آفرین لیکس ....

از کی اینقدر ضعیف شدی؟؟از کی اینقدر از خودت

دور شدی؟؟؟

اون داره زندگیش و میکنه پس تو هم زندگیت و بکن..

.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.

Tue,August 27

امروز روزی بود که قراره همچی تغییر کنه ...

قراره زندگیناممو تعریف کنم...

دروغه اگه بگم هیجان زده و در عین حال ترسیدم..

میترسم که این کارم فایده ای نداشته باشه و...

فقط یه امید واهی باشه ولی....

قلبم چیز دیگه ای میگه ...

بهم میگه که اعتماد کنم ...اون قراره برگرده

نمی دونم به کدومشون گوش بدم قلبم یا عقلم ...

ولی دیر بود که تصمیم بگیرم چون صدای

زنی اومد که منو به داخل صدا میکرد

"لی فلیکس...نوبت شماست "

تعظیمی براش کردم و با پاهای لرزون وارد اتاق

مصاحبه شدم ...

روی صندلی نشستم و روبروم کلی دوربین و وسایل

نورپردازی بود....

ولی کسی که قرار بود ازم سوال بپرسه کلی ازم دور

بود فکر کنم مثل مصاحبه آیدل ها فقط صدای مجری

یا اون کسی که مصاحبه میکنه میاد...

خوب ..طبیعیه که بگم معذب شدم ؟؟؟..

چند دقیقه گذشت که اولین سوال شروع شد....

Orange Cake (Completed)Where stories live. Discover now