together

3.1K 286 124
                                    

Oneshot

Gener : Romance , Full Smut , Fluff

____________

یه تیکه از گوشت لذیذ دنده رو با چاقو برش داد و داخل دهنش گذاشت. مزش جوری بود که حس میکردی داره توی دهنت آب میشه و طعم خوبش تا مغز استخونت نفوذ می‌کنه.

سرشو بالا گرفت و با چشمهایی که برق شادی توشون دیده میشد به هیونگش زل زد.

برای سه یا چهار ماه بود که رابطشون از هیونگ و دونسنگ بودن به 'دوست‌پسر بودن' تغییر کرده بود.

ی تیکه از گوشت رو سر چنگال زد و با لبخند خرگوشی و زیباش به پسری نگاه کرد که از اولین دیدارشون هوش و حواسش رو برده بود.

چنگال رو نزدیک دهن پسرک موبلوند گرفت و اشاره کرد تا دهنشو باز کنه:

" هیونگ، اینو بخور و بهم لبخند بزن. "

پسر موبلوند با خنده و چشمهایی که نور شادی توشون خودنمایی میکرد لقمه ی محبت جونگکوک رو به دهن گرفت.

" یااا، جئون جونگکوک. مگه من بهت لبخند نمی‌زنم که با گوشت میخوای ازم باج بگیری ها؟ "

چشمهای کوک در اثر خندیدن خط افتادن و با دستمال دور دهنش رو پاک کرد:

" چرا هیونگ. اما خودت میدونی که باج گرفتن لذت دیگه ای داره. "

موبلوند به دلایل مسخره ی دونسنگش لبخندی زد و بعد مشغول خوردن غذای نصفه شده اش شد.

اون دو نفر به مدت هفت سال دوست بودن. دو سال از دبیرستان و پنج سال از دانشگاه.

توی دبیرستان دوستیشون فقط به بازی کردن تو تیم بسکتبال و بعدش بیرون رفتن ختم میشد.

چه شب‌هایی که با بدن گرفته و ساق پاهای پر از درد از خوابگاه مدرسه جیم میزدن و نیم ساعت بعد توی اتاق آواز بودن.

همه چیز از همون موقع ها شروع شد. وقتایی که دو نفری مثل دیونه ها با صدا های گوش خراششون از ته دل آواز میخوندن و می‌خندیدن.

خب خداروشکر هیچ اتفاق دراما گونه ای نیفتاد تا باعث بشه لبخنداشون به گریه تبدیل بشه.

و اینطور شد که الان هم درست به اندازه ی همون سال ها خوشحال و خوشبخت بودند.

جونگکوک ی کت و شلوار مشکی و کاملا رسمی تنش کرده بود. الان به عنوان ی مرد شاغل به طور صدوهشتاد درجه نوع پوشش فرق میکرد.

اما برعکس اون، هیونگش با خوشحالی و کمی خنگ بازی ی لباس عادی پوشیده بود. ی پیراهن سفید با کت و شلوار زیتونی اسپرت.

خب، بد نبود. درواقع خیلی هم خوب بود. اما نه برای همچین رستوران و همچین مکانی.

کسایی که اینجا داشتن غذا میخوردن حداقل بیست و پنج میلیون وون پول کت و شلوارشون بود و ده میلیون هم برای عطرشون پول میدادن.

TOGETHER || KOOKJINWhere stories live. Discover now