You Should Know ( باید بدونی )

تاریکی

افسرده کیست؟ آیا تو افسرده ای؟
افسردگی را جدی بگیریم.

سلام اول از همه خیلی خوشحالم که قراره این بوک رو بخونید .

آنور هستم دانشجوی لیسانس روانشناسی و نویسنده این بوک قراره ناگفته های روانشناسی رو براتون بیان بکنم .

...
از اونجایی که شرایط زندگی وجود ویروس بدجنس کرونا فشار های اقتصادی اجتماعی و غیره و زالک به شدت به روانمون این روز ها فشار اورده.

تو این بخش ما میخوایم یک ارزیابی مختصر و مفید داشته باشیم برای این که شما راحت تر افسردگیتون رو تشخیص بدین ، به این شکل که من براتون دیالوگ های آدم های افسرده رو که با روانشناس صحبت کردن رو قرار میدم و شما اگر با اون ها همزاد پنداری کردین متوجه میشیم که افسردگی دارین یا نه و در غیر این صورت خداروشکر سالمین ⁦

در پایان من لینکی رو براتون قرار میدم که میتونید با دادن آزمون اون که کاملا هم رایگان پی ببرید که آیا افسرده هستین یا نه و اگر افسرده هستین در چه مرحله ای قرار دارین .

و شماره مراکز خدمات مشاوه ای که به شکل رایگان میتونید تماس بگیرید و مشاوره جامع تری بگیرید . پس پیش بسوی این بخش از بوک باید بدونی ⁦⁦

...
❌توجه توجه ❌
دیالوگ ها برگرفته از سخنان مراجعین به روانپزشکان بوده برخی از اون ها مایل به افشای هویت خود نبودند .

لوکاس : (( دکتر من خیلی میخوابم حوصله انجام هیچ کاری را ندارم و برای فرار از قبول مسئولیت به خوابیدن فکر میکنم))

آنا : (( چند وقتیست علاقه زیادی به تاریکی دارم پرده های خانه را کنار نمیزنم از روشنایی روز خوشم نمیاد بنظرم تاریکی باعث آرامشم میشه ))

دیوید : (( تا مشکل کوچکی برام پیش میاد دلهره و اضطراب وجودمو میگیره در نظر مشکل خیلی کوچک ولی برای من اون یه غول بزرگ که قراره زندگیمو از هم بپاشه من میترسم و دنبال اینم که تنها باشم))

سارا : (( وای شب ها خواب ندارم و روز ها تا اواسط روز میخوابم ... منزوی شدم و از رفتن به مهمونی ها صرف نظر میکنم))

شارلوت : (( این زندگی برام معنایی نداره ... اصلا برای چی زندگی میکنیم ... بهتر نیست تموم بشه همه چی؟))

جیمز : (( منزوی و گوشه گیر هستم تو فضای خونه عاشق کنج ها هستم به اون ها پناه میبرم ))

سباستین : (( از خندیدن میترسم ... تا کمی شادی میکنم بعد با خودم فکر میکنم که اوه نه فردا باید گریه کنم ))

باربارا : (( حس میکنم گناه بزرگی مرتکب شدم که زندگی این بلا هارو سرم میاره ))

ویلسون : (( فکر کنم این که زندگی برای من دیگه زیبا نیست کارمای کار های بدی که کردم اما وقتی نگاه میکنم من به کسی آزار نرسوندم پس ممکنه توی زندگی گذشته ام کاری کرده باشم ؟! منظورم تناسخمه !!))