رو کَم تَرَکوا برخوان

10 0 0
                                    

ای در غم بیهوده رو كم تركوا برخوان
وی حرص تو افزوده رو كم تركوا برخوان

از اسپك و از زینك پربادك و پركینك
وز غصه بیالوده رو كم تركوا برخوان

در روده و سرگینی باد هوس و كینی
ای غافل آلوده رو كم تركوا برخوان ای شیخ پر از دعوی وی صورت بی‌معنی
نابوده و بنموده رو كم تركوا برخوان

منگر كه شه و میری بنگر كه همی‌میری
در زیر یكی توده رو كم تركوا برخوان

آن نازك و آن مشتك آن ما و من زشتك
پوسیده و فرسوده رو كم تركوا برخوان

رو کَم تَرَکوا برخوانWhere stories live. Discover now