WRITTEN BY: HANNAH
okey ,,,
Let's go°~•part ¹
27 February
3:12 A.Mطبق معمول خوابم نمیبرد ، فکرایی که هیچوقت بیخیالم نمیشدن
امروز تولدم بود ؟
اوه اره ..
تولدت مبارک هانا
اون کیک مینیمالی که از سوپر مارکتی خریده بودمو برداشتم و روش یه شمع گذاشتم
اونقدر خونه توی تاریکی محض فرو رفته بود که نور شمع چشمامو اذیت میکرد
نزدیک دوماه بود که حتی توی روزا پرده رو نمیکشیدم و توی تاریکی مطلق بودم ..
خب حالا وقتشه شمعامو فوت کنم نه؟
تولد
تولد
تولدم مبارک
یادمه یه بار ، وقتی که کلی دوست داشتم ، وقتی که هانای قبلی بودم یه نفر بهم گفت باید قبل از فوت کردن شمعا آرزو کنم
اما خب هرچی فکر میکردم آرزویی به ذهنم نمیرسید
شاید
برگشتن به آدم قبلی که بودم ؟
آخه اون خوشحال تر بود
کلی دوست داشت
یه خانم دکتر که مشکلات بقیرو حل میکرد
یه هانای روانپزشک که کلی آرزو و رویا داشت واسه خودش
هر روز با دوستاش بیرون میرفت و شبا توی پارتی مست میکرد و خوشحال به خونه میومد
وای خدایا ..
چقدر اون هانا براش ناآشنا بود!
واقعا چی شد که به این جا رسید؟
دیگه داشت دوماه میشد
تولد قبلیش..
آخ از تولد قبلیش که چقدر باشکوه بود!
توی تالارِ معروف پاریس..
همهی دوستاش بودن..
دختر و پسر
یه کیک چهارطبقهی بنفش که عاشقش شده بود
راستی
هانای قدیم رنگ بنفشو خیلی دوست داشت نه؟
ولی الان همه چیو سیاه میبینه،تاریک،تیره..
یهو به خودش و اومد و دید ساعت پنج صبحه و اون تا الان غرق تفکراتش بوده،غرق مقایسهی گذشتهی رنگارنگش با الان سیاهش ..
دیگه وقتش بود شمعو فوت کنه
تولدت مبارک هانا ..قشنگای من اگه خوشتون اومد ووت یادتون نره ، نظرای قشنگتونو باهام به اشتراک بزارید🤍🦋
لاو یو آل💛
منتظر پارت بعدی باشید،زود آپ میکنم، برای باخبر شدن از پارتا و بوکای دیگه فالووم کنید🙂🤝🏻
میدونم این پارت خیلی کم شد قول میدم از این به بعد بیشتر بنویسم اگه شماهم یاری کنید و انرژی بدین😌🦋
(خیلی ممنونتون میشم اگه توهین نکنید و نظرتون حالا هرچی هست رو مودبانه بیان کنید و مطمئن باشید که هیچکس حق توهین به شمارو نداره چون هرکس یه عقیدهای داره و به همه باید احترام گذاشت و نظرتون رو بیان کنید سعی میکنم که به میل دلتون باشه)
و اینکه من تازه شروع کردم به نوشتن و ممنون میشم که یاریم کنید :)
دوستای خوبی برای هم میشیم🤝🏻💙
مراقب خودتون باشین :)
بایبای🤍
YOU ARE READING
"Lost Girl"
Romanceامروز آخرین روز زندگیمه و من تازه معنیه زندگی رو فهمیدم ! کنار تو با تو .. کاشکی میشد بیشتر زندگی کرد.. بخاطر تو- میتونی برای همیشه توی قلبت نگهم داری؟ این بار برای من .. "دختری که از بین کلی درد و غم بعد از مدت ها با یه نفر آشنا میشه و زندگیش تغیی...