مینهو در خونه جیسونگ رو زد، کسی که با دیدن همسایه اش پشت در داشت لبخند میزد.
پسر بزرگتر هم لبخند زد.
کمتر از یه ثانیه بعد دست هاش دور پسر دیگه انداخت و با خوشحالی بوسیدش.بوسه رو شکست و لبخندی زد.
تکه کاغذی از جیبش دراورد.
روش وسط یک قلب نوشته بود بله،
و برگه رو به جیسونگ داد.
YOU ARE READING
new neighbor
Short Storyمینهو،همسایه جدید جیسونگ. Credit= author nim that i can't remember the id 🥺