آخر هفته مراسم رقص هاگوراتز برای دومین بار تو مدرسه برگزار میشد، رون از هرماینی درخواست کرده بود و هری هنوز رابطهی رمانتیکی با جینی شروع نکرده بود و همه چیز در حد نگاه و توجه باقی مونده بود، خودشم میدونست باید بالاخره از یکی درخواست کنه حتی به عنوان دوست.مثل همیشه سراغ هرماینی رفت تا کمکش کنه
_بهت گفتم که هرییی!!!! از جینی بخواه!!!!
_اما اون خواهر بهترین دوستمه!_اگر خودت بخوای من میتونم رون رو اوکی کنم ولی مشکل اینه که تو هنوزم سردرگمی
_نمیدونم مطمئن نیستم...نظرت درمورد چو؟!
_تو و چو خیلی وقته بریکاپ کردین تو این مدت هیچ خبری از هم نداشتین...اصلا غیر ممکنه
_خب میشه ازت یه خواهشی کنم؟
چشمای هری مثل بچگیاش شده بود و هرماینی خوب این مدلشو میدونست
_ مطمئنا میخوای یه کاری بندازی گردنم!!!!
_خب...میشه...ازت بخوام تو جینی رو راضی کنی؟
_واااای هریییی تو باید یاد بگیری خودت با دخترا صحبت کنییی
_ولی من که با تو صحبت میکنم
هری پوزخند مسخرهای زد
_خودت رو به اون راه نزننن...این دفعه باشه ولی سری بعد خودت میری میگردی دنبال پارتنر
هری سری تکون داد
همزمان که داشت از اتاق هرماینی میرفت بیرون پرسید:
_میشه اگه قبول نکرد خبرشو زود بهم برسونی چون تا فردا باید یکیو پیدا کنم!!!!مرسی هرما خیلی دوسِت دارم
هرماینی با قیافه پوکر نگاهش کرد_____
رون لباسش رو پوشید
_هی دود (dude به معنای رفیق یا داداش خودمون) چرا انقد استرس داری؟ این دومین باره و خیلی هم تمرین کردیم که
_آره تو با هرماینی تمرین کردی و من با نویل چون کسی نبود تو گرینفیندور الآنم نویل با یه دختر میرقصه و من هیچی!!!!
رون متعجب نگاهش میکرد
_تو خودت مشنگی وگرنه همه دخترا تو رو میپسندن
هری میخواست چیزی بگه که هرماینی در رو باز کرد_هریییی گفت باشهههه...تازه خیلیم خوشحال شد که تونست اون یکی رو پس بزنه
رون : کی!!!!چی!!!!کی پس زددد؟؟ چیشدههه
_هیچی رون بعدا برات توضیح میدم هری آماده شو!!!!!
هری مشغول شد
هرماینی من میرم موهام رو درست کنم دیر نکنید پسرااارون اومد جفت هری ایستاد
_پسر کاش تو بجاش با جینی میرفتی از اون پسره پارتنرش اصلا خوشم نمیاد
هری زل زده بود بهش
_خیلی ممنون رون!!! اگه تونستم عالی میشه