☙﷽☙
با حالت کسل و بی حوصلهای کانال های تلویزیون رو بالا پایین میکرد..خونهی تاریک، تنها با نور تلویزیون روشن مونده بود و همین موضوع، خستگیش رو بیشتر میکرد..بالاخره یه کانال رو نگه داشت که درحال پخش پیام بازرگانی بود..نفس کلافهای کشید و موبایلش رو برداشت..فردا تولدش بود و به غیر از صمیمی ترین دوستش و مادرش، هیچکس دیگهای بهش تبریک نگفته بود..
یعنی واقعا تولدش رو فراموش کرده بودن؟ یا براشون مهم نبود؟! آه اصلا چرا باید مهم باشه؟ مگه جیهو کی بود؟ یه مزاحم همیشگی که بقیه به زور تحملش میکردن و فقط زمانی که دلشکسته بودن بهش نیاز داشتن!
این افکار مثل خوره روحش رو می بلعید! خودش هم میدونست که مبتلا به اورثینکینگه و همیشه فکرای الکی میکنه ولی هیچ جوره نمیتونست متوقفش کنه..
با شنیدن آهنگ تیتراژ شروع فیلم، سر بلند کرد و وقتی نگاهش به اسم فیلم افتاد؛ ذوق زده شد و صاف نشست.."راک کندی فمیلی" سریال مورد علاقهش بود که برعکس عنوان شیرینش، اصلا فیلم شیرینی نبود! حداقل برای بقیه..اما این فیلم برای جیهو مثل نفس کشیدن بود! مشکلات سختی که این خانوادهی سه نفره داشتن و با تمام اونها، همچنان عاشق همدیگه بودن؛ باعث میشد جیهو آرزوی فقط یک روز زندگی با این خانواده رو داشته باشه..
این فیلم بین دخترها خیلی محبوب بود چون درمورد یه زوج لزبین و دخترخوندهشون بود..و البته که نود درصد اون دخترها از جمله خود جیهو رو کیم یورونگ، شخصیت تاپ فیلم کراش داشتن! البته که کراش جیهو در حد عاشقی نبود و اون بیشتر این زن رو حامی و والد خودش میدید تا تصورات کثیف و سکسی که بقیه دخترها باهاش داشتن!
جیهو رو همسر یورونگ هم کراش داشت!
YOU ARE READING
❥︎ғᴀᴍɪʟʏʳᵒᶜᵏ ᶜᵃⁿᵈʸ
Random☀️اسم وانشات: خانواده نباتی ☀️ خلاصه داستان: توی ساعت صفر صفر زمانی که فرشته ها برای برآورده کردن ارزو ها گوش به زنگ ایستادن جیهو از ته دلش آرزویی کرد، آرزویی که زندگیش رو عوض کرد ☀️ قسمتی از وانشات:کیک رو از یخچال برداشت و روی میز گذاشت و یه شمع با...