-اما من قسم میخورم تاحالا اون چیز کوفتی رو حتی لمس هم نکردم!
اسپنک محکمی به باسنش زد و لپ باسنش رو توی دستش فشار داد
-وقتی اونقدر بفاکت دادم که از حال رفتی میفهمی چه حسی داره ماین بیبی بوی!🔞💦
***
خاک روی روپوش سفید رنگش رو تکون و نگاهی به قفسه های تکمیل شده دارو های جدید انداخت
انقدر اون روز درگیر کار بودن که حتی مطمعن نبودن وعده ای رو از دست دادن یانه
صدای معده خالی پسرک درست شبیه آلارم عمل کرد و از قفسه ها فاصله گرفت
-آقای پارک؟
گاز گنده ای به ساندویچ مرغ توی دستش زد
اوه مرغ !
دوباره چهره خر ذوق شده بهترین دوستش جلوی چشماش نقش بست
و باعث شد اروم باخودش بخنده
-کای احمق.. اگر الان اینجا بود دخل ساندووچ عزیزم می‌آورد.. ایش
-ساندویچ! چرا هیچ وقت نمیخوای لفظ درست این کلمه یاد بگیری بچه؟
با شنیدن صدای بم و جذاب همکارش سریع از جا پرید و سمتش چرخید
-ترسیدم... اصلا اینجوری بامزه تره اسمش من اینجوری بیشتر خوشم میاد
خنده محو دکتر پارک بکهیون رو برای دو هزارمین بار مجذوب کرد
چجوری انقد همچیز این مرد جذابه؟ گاد دستاش.. چال گونش... خب منم اگ انقد مردونه خلق میکردی چی میشد اخه
غرق در افکار مضحک و بچگانه خودش بود که شخصی تقریبا با کله هجوم آرود به سمت داروخونه
-ببخشید ما داریم میبن...
-یه کاندوم میخوام..خیلی واجبه... فقط چجوری باید ازش استفاده کنم.. خوردنیم هس؟
از شدت شدکه شدن حتی پلک هاش هم تکون نمی‌خوردن
به محض اینکه مغز خستش ریست شد قهقهه بلندی زد
-گاد... نه.. خوردنی نیست.. البته هوممم میتونه باشه مرد
نیشخند شیطون و نگاه شیطون ترش تنها چیز هایی بودن که توجه دکتر پارک رو جلب خودشون کرده بودن
باورش نمیشد این وقت شب یه حشری با آنتنی که همین الان هم میشد به واضح دید سیخ شده اومده کاندوم بخره
و ازون عجیب تر
صبر کن ببینم!
چان با خودش در حال انالیز کردن بود و بکهیون در حال توضیح کامل و جامع چگونگی استفاده از کاندوم
-وقتی گذاشتی سرش بگو با زبونش چیز کنه تو چیزت و بعد چیزت اروم اروم بکن تو چیزش اوکی؟
بکهیون همین الان هم حسابی سرخ و خجالتی شده بود! لعنت بهش
چانیول نمی‌دونست چقدر از رفتن اون مشتری حشری گذشته
چون مغزش فقط فقط درگیر اون پورن گی لعنتی بود که درست همون روز قبل از خورن وعده ناهارش دیده بود
و اون دقیقا داشت چیکار میمرد؟
بکهیون رو بفاک میداد؟ اونم توی تجسماتش؟!
YOU ARE READING
💦🔞Dirty mind🔞💦
Fanfictionبکهیون کار آموز معصومی که از شانس بدش نیمه شب اسیر ذهن خیس پزشک پارک میشه🔞 شاید اگر اون مشتری که برای خرید کاندوم هجوم آورده بود به داروخونه نمیومد هیچ وقت دکتر پارک سوراخ تنگ کار آموز جذابش رو به سکسی ترین حالت ممکن بفاک نمی‌داد....💦 ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖...
