امروز با اون امدی فوتکرت دانشگاه با بچه هانشسته بودم ولی خب خیلی وقته که هیچ حرفی باهاشون نمی زنم.
باهم نشستین داشتی بهم نگاه می کردی می تونستم حسش کنم ولی بهت نگاه نکردم.
اشتباه نکن من عاشقتم هنوز بدتر از قبل ولی نمی تونم ببینم که دیگه اون نگاهای قشنگت باهام سرده.
شروع کردین به حرف زدن!
نه هر حرفی داشتن حرفای کثیف می زدین!
قبرمو می خوام ببینم که دستشو داشت به جاهای بد می برد
تو هیچ اعتراض نداشتی بدتر داشتی همراهیش می کردی ولی چرا درست جلوی چشم من؟ هان من گناهم چی بود؟ من که سعی کردم باهات بد نکنم سعی کردم لایقت باشم.
من می ترسیدم بهت نگاه کنم می ترسیدم لمست کنم که بشکنی.
تحملش رو نداشتم دیگه نمی خواسم گریه کنم نه نمی خوام دیگه اشکام دارن خشک می شن.
بلند شدم و بیرون امدم من نمی تونم نه نمی تونم به سمت خونمون رفتم نه... ببخشید خونمون که دیگه الا فقط خودمم که توشم___________
این پارت طولانی بود لطفا لطفا ووت بدین من دوست دارم نظرتون رو بدونم پس باهام در مویون بزارین حتی بد باشه هم دوست دارم بشنوم
YOU ARE READING
L'amour
Adventureـ فراموش کنم. تو رو فراموش کنم دلبرایاتو فراموش کنم لماساتو فراموش کنم چشمای گردالو و خوشگلت که شده بودن زندگیم رو فراموش کنم. من سعی می کنم عزیز کردمو که روزی جونمم بهش می دادم رو فراموش کنم