9

63 4 0
                                    

امروز با اون امدی فوتکرت دانشگاه با بچه هانشسته بودم ولی خب خیلی وقته که هیچ حرفی باهاشون نمی زنم.
باهم نشستین داشتی بهم نگاه می کردی می تونستم حسش کنم ولی بهت نگاه نکردم.
اشتباه نکن من عاشقتم هنوز بدتر از قبل ولی نمی تونم ببینم که دیگه اون نگاهای قشنگت باهام سرده.
شروع کردین به حرف زدن!
نه هر حرفی داشتن حرفای کثیف می زدین!
قبرمو می خوام ببینم که دستشو داشت به جاهای بد می برد
تو هیچ اعتراض نداشتی بدتر داشتی همراهیش می کردی ولی چرا درست جلوی چشم من؟ هان من گناهم چی بود؟ من که سعی کردم باهات بد نکنم سعی کردم لایقت باشم.
من می ترسیدم بهت نگاه کنم می ترسیدم لمست کنم که بشکنی.
تحملش رو نداشتم دیگه نمی خواسم گریه کنم نه نمی خوام دیگه اشکام دارن خشک می شن.
بلند شدم و بیرون امدم من نمی تونم نه نمی تونم به سمت خونمون رفتم نه... ببخشید خونمون که دیگه الا فقط خودمم که توشم




___________

این پارت طولانی بود لطفا لطفا ووت بدین من دوست دارم نظرتون رو بدونم پس باهام در مویون بزارین حتی بد باشه هم دوست دارم بشنوم

L'amour Where stories live. Discover now