●مقدمه●
○به افرادی که به کارهای جادویی و عجیب و غریب میپردازند جادوگر گفته میشود،اگرچه بارها در طول تاریخ مفهوم ها از مثبت به منفی متفاوت بوده است.بعضی ها جادوگری و کسانی که جادو میکنند را قبول دارند و بعضی ها حتی برايه شکار آنها آماده میشوند که حتی در آفریقا و در اقوام بانتو دیده میشوند.
•تعریف جادو به عنوان تکنیکی برايه ایجاد تغییرات در دنیایه فیزیکی از طریق نیروی اراده فرد است•
این تعریف توسط آلیستر کراولی که یک علم غیب دان اثر گذار بریتانیایی بود رواج یافت و از آن زمان ادیان و سیستم های جادویی آن را پذیرفته اند.
در داستان هایه جادویی زیادی جادوگران میتوانند افراد را طلسم کنند،جادو های دیگر را خنثی کنند،در شکل و ظاهر افراد و اجسام تغییر ایجاد کنند.در تخیلات و تصورات داستان سرایان جادوگران این کارها را با خواندن ورد،کمک گرفتن از نیروهای فراطبیعی،استفاده از اجسام ترکیب شده یا تهیه آش هایه مرموز انجام دهند.
این که جادوگران خوب و بد باهم در جنگ هستند درست است،جادوگران خوب سعی در ایجاد دنیایی پر از آرامش دارند و جادوگران بد افکاری پلید و سنگدلانه.
این موضوع که جادوگران میتوانند با خواندن ورد کسی را نفرین کنند یا از نفرین نجات دهند درست است،اما چه خوب میشد اگر میتوانستند در ذهن خود نام ورد را بگویند و آن عملی شود.
این داستان واقعی نیست اما تمام تلاشم را برايه نوشتن این اثر میگذارم،تا روزی مشهور شود و مانند فیلم مورد علاقه ام هری پاتر بر روی پرده سینما نمایش داده شود.
از نویسنده این داستان هیجان انگیز خانوم جیکیرولینک تشکر میکنم که با نوشتن این مجموعه به من امید و اعتماد به نفس داد تا برايه نوشتن تخیلات و تصوراتم تلاش کنم و نترسم که از دنیایه جادویی و خاص زندگی ام حرف بزنم،دنیایی که در آن عشق،آرامش،شجاعت،وفاداری،ایمان،و برابری کنار هم زندگی میکنند.
نترسم از گفتن سخن ها،خاطرات،خصوصیات،گرایش ها،قومیت ها، چرا که هنوز هستن افرادی که معنی کلمه برابری و عشق را میدانند.
در این داستان عشق تو کسی است که دوستش داری و برایش فداکاری میکنی بدون درنظرگرفتن جنسیت،وفاداری میان دوستان،ایمان داشتن به یکدیگر،آرامش داشتن کنار عزیزان،شجاعت و جسارت در مقابل بدی ها.
ترس،غم و اندوه،چرا که شخصیت اصلی این داستان مانند هری پاتر است البته فقط سبک هایشانمانند هست،مثل ژانر مجیک.
جادو،همیشه دوست داشتم داستان و فیلم خلق کنم از تخیلات و تصوراتم و بعد با آرامش آنها را بخوانم و تماشا کنم،و حتی خواندن و دیدن اثر هنری شخصه دیگری آرامش را به من هدیه میدهد،و در دنیایه خود غرق شدن هم دوست داشتنی به نظر میرسد.
YOU ARE READING
Cursed legacy
Randomسلام بچه ها...چطورین... خب خب این اولین داستان مجیک منه... امیدوارم خوشتون بیاد فعلا قسمت اول رو میزارم و ببینم چقدر بازدید و لایک و کامنت میگیره قسمتایه بعدی رو هم بعدا میزارم