کلاه بافتشو رو سرش مرتب کرد و کنار موهاشو به داخل فرستاد.
زیپ سوییشرت آبی رنگشو کمی بالاتر کشید و توی آیینه نگاهی سرشار از اعتماد به نفس به خودش انداخت.
قطعا متناسب با این روز، یه استایل بی نقص برای خودش ساخته بود!
به طرز عجیبی هیچ هیجان منفی ای حس نمیکرد و حتی اضطرابشم بهش حس خوبی میداد.
خیالش از بابت توانمندیش و زمان طولانی ای که صرف تمریناتش کرده بود، کاملا راحت بود.
نفس عمیقی کشید و موبایلشو بدست گرفت؛ باید یه عکس تاریخی از خودش به جا میزاشت!
صدای تقه‌ای که به در اتاقش خورد، کارشو به تاخیر انداخت…
دستگیره درو بدون اینکه مکث کنه، پایین کشید و ثانیه بعد، چهره مضطرب و رنگ پریده‌ی همگروهیش ظاهر شد.
-کای؟ چیشده؟
-بدبخت شدیم لیکس… بدبخت!
……….
انگار کائنات هیچ علاقه ای به همکاری با احساسات خوبی که تک و توک سراغش میومدن، نداشت. حالا بر خلاف دقایق گذشته، سرتاسر وجودش رو ترس و اضطراب دربر گرفته بود.
-از صبح متوجه حالش شدم اما پافشاری میکرد که چیز خاصی نشده و تا مسابقه حالش خوب میشه…
پوست لبشو به بی رحمانه ترین حالت ممکن بین دندوناش میفشرد و با دست راستش بی ملاحظه چونشو لمس میکرد.
-اون الان حتی نمیتونه رو پا بایسته!
و با دست به سر و وضع فرد بی حرکت روی تخت اشاره کرد.
کای نچی زیر لب گفت و نگاه ملتمسشو به فلیکس داد.
-الان چجوری باید به سان بگیم؟ قیامت بپا میکنه…
فلیکس لحظه ای چشم هاشو روی هم فشار داد و صورت عرق کرده‌ـش رو جمع کرد.
هنوز درگیر کلنجار رفتن با خودش برای پیش قدم شدن بود که با شنیدن صدای کوبیده شدن بی وقفه دستی از اونطرف اتاق، با شوک برگشت و به در بسته خیره شد.
به سختی بزاق دهنش رو از سیبک متورم گلوش عبور داد و با صدای لرزونی خطاب به کای گفت:
-به کس دیگه ای هم گفته بودی؟…
……….
گوشه ای از اتاق نشسته بود و با ذهنی شلوغ، به فضای متشنج حاکم بر اتاق، چشم دوخته بود. رگ های متورم شده ای که روی گردن لیدرش خودنمایی میکرد، خبر از پایدار بودن عصبانیت بی حد و مرزش میداد.
قسم میخورد که هیچوقت تو کل این چند سالی که با سان وقت گذرونده بود، این لول از عصبانیتشو ندیده بود.
YOU ARE READING
The witch dancer
Teen Fiction-لی فلیکس، اجازه نمیدم جایگاهی که کل زندگیم، با تمام وجودم براش تلاش کردمو ازم بگیری! حاضرم جفت پاهاتو با دستای خودم بشکنم تا دیگه نتونی برقصی... Main couple: Hyunlix Genre: Slice of life, Drama, Romance, Smut [Ongoing]📍
