مقدمه

13 7 12
                                    

#

خون از  دهن چانیول بیرون میرفت نا باور به سوهو نگاه کرد و با گفتن چیکار کردی سوهو من که جز عشق هیچی بهت ندادم  چرا این بلا سرم آوردی
تک خنده از دهن سوهو  بیرون رفت گفت بهت سم دادم یولا

_چرا چرا این کار کردی تو که گفتی عاشقمی

_من هنوز عاشقتم یولا هنوزم خیانت کار من

_سوهو من خیانت نکردم من عاشقتم چرا چرا

_دیگه من  عاشق نیستم، عاشقتم بودم چانیول وقتی داشتی با معشوقعه ات  معاشقه میکردی  من تن تورو می‌پرسیدم تو تن معشوقه ات رو تو بت من بودی و بت تو معشوقه  ات بیون بکهیون بود تو دنیا بودی چانیول اما دنیا تو من نبودم چان تو زندگیم بودی من بخاطر تو از همه چیزم گذشتم تو من نابود کردی  خردم کردی

_من این کار نکردم من عاشقتم دوست دارم دیونت قبول دارم اوایل اذیتت میکردم ولی الان

_هنوز نفهمیدی یول نه 

_چیو

_بزار از یه چیزی شروع کنم  برات سوال نشد این حکومت چطور به جدت که شبهات عجیبی به تو داشت رسید

چان گیج به سوهو نگاه کردم

_   من همونم همون که پدر پدربزرگت  با کشتن من  به این حکومت رسید  .  منم کیم جونمیون وارث حکومتی که تو الان پادشاه شدی اومدم  که همه چیز درست کنم و جای خودش بزارم  پسر کشاوز

_چی

_احمق ، بزار از یه داستان شروع کنم صدها سال قبل تر از تو زمانی که کیم ها پادشاه کره بودن پسری بود به اسم جونمیون   که ولیعهد  کره بود که عاشق   پسری کشاورز شد ......

(فلش بک)

ادامه دارد.....

You've reached the end of published parts.

⏰ Last updated: Oct 27, 2023 ⏰

Add this story to your Library to get notified about new parts!

جنون Where stories live. Discover now