سعی میکنم پراکنده حرف نزنم ولی مطمئنم قراره پراکنده باشه...خیلی خب کلی شروع میکنم.
من با این جریان woke مخالفم و خیلی نسبت بهش گارد دارم. دارن از اونور بوم میفتن. الان استریت بودن بیکلاس و از مد افتادهست. الان برای کسی که با همون جنسیتی که باهاش متولد شده به زندگیش ادامه میده یه "لقب" میذارن و بهش میگن cisgender در صورتی که این یه چیز کاملا عادیه و نیاز نیست روش اسمی گذاشته بشه.
صرفا دختر یا پسر بودن معنیای نداره...چرا؟ چون میگن تو میتونی پسر باشی و صورتی دوست داشته باشی یا دختر باشی و قدت خیلی بلند باشه. اوکی من با این موافقم ولی این قضیه تغییری ایجاد میکنه تو اینکه من یه دخترم؟
هر چی به خودت بیشتر لقبای مختلف بچسبونی، بیشتر پر و بال بدی به هویت و گرایش کوفتیت خاصتر و جالبتر به نظر میرسی. هر چی لیبل های بیشتری روت بخوره انتقاد کردن ازت سختتر میشه پس بجنببب عقب نیفتتت هی چیز میز بچسبون به خودت آفرین.
یه جوری شده که همه چی داره حول محور گرایش جنسی میچرخه حالا تو ایران انقدرا نه ولی جاهای دیگه پر شده و چیزای مختلف دربارهش میگن و هزارتا گزینهی جدید میذارن وسط که یه بچه تا یکم سنش میره بالا همش نگران اینه که گرایش من چیه؟ جنسیت من چیه؟ من چه ضمیری باید برای خودم انتخاب کنم؟ یادم باشه تا یه ضمیری میذارم برا خودم اگه تو نگاه اول منو با اون صدا نکردن خشتکشونو بکشم رو سرشون.
کلییی ضمیر جدید درست شده و همشونم توقع دارن مطابق اون ضمیر صدا شن وگرنه چی میشه؟ کل شخصیت طرف که بر پایهی صرفا یه ضمیره سست میشه و طرف حس میکنه به کل زندگیش توهین کردی چون تمام هویتش بر همین پایهست.
نمیشه فیزیولوژیک بدنت یه مرد باشه ولی توقع داشته باشی هر کسی تورو میبینه به عنوان یه خانوم ببینه. طبیعیه یکی رو براساس وضعیت فیزیولوژیکیش دختر یا پسر فرض کنی و این توهین نیست.
خیلی سخته تو نگاه اول حدس بزنی کسی که رو به روته توقع داره تو اونو شیر دریایی یا مثلا پنگوئن خشتک پاره یا چمیدونم ماشین مسابقهای بدونی(اینا واقعا وجود دارن دوستان)
چند وقت پیش یه ویدیو دیدم دختره میگفت trigenger عه. حالا این یعنی چی... یعنی در یک لحظه طرف هم حس میکنه زنه، هم حس میکنه مرده، هم نانباینره:)))))
توی یک فاکینگ لحظه
حالا فرض کنین من یه نوجوون جوگیر یا یه بچهی سن پایینم که تازه با این محیط آشنا شده...خب مغزم میگوزه و استرس میگیرم وقتی این چیزارو میبینم چون همش درگیر این میشم که وای نکنه من اینی که هستم نباشم.
تو یه سری مدارس خارجی چون اعتقاد دارن بچهها از سن کم باید با همهی گرایشها آشنا بشن دیلدو و وسایل مربوطه رو میارن تو مدرسه و آموزش میدن...
خیلیا سر این دارن بحث میکنن که بچههای کم سن و سال حق اینو دارن که تغییر جنسیت بدن و میخوان نرمال جلوه بدنش.
اون بچه الان دقیقا از چی زندگی خودش مطمئنه که بخواد همچین تصمیمی بگیره؟
چرا همه چیز واقعا باید مربوط به این چیزا باشه؟
شاید خیلی نظر محبوبی نباشه ولی من دیدم اینطوریه که منشأ تاکید بیش از حد رو این چیزا نداشتن هویت شخصیتیه.
ملت عملا تختشونو با اجتماع دارن به اشتراک میذارن. دائما میخوان بقیه رو مطلع کنن و پروموت میکنن اینطور چیزارو. ببخشید اینطوری میگم ولی میخوای بدی خب برو بده، میخوای بکنی خب بکن، تمایلی به اینکه بدی یا بکنی نداری خب باشه، دیگه چرا انقد دنبال اینی که فتوا بدی؟
هیچکس اونقدری که خودت اهمیت میدی اهمیت نمیده.
یه چیز جالب امروز دیدم. طرف خودش ترنس جندره بعد میاد به عنوان یه لایف کُچ دربارهی این حرف میزنه که اگه مشکلی با چیزیت داری هیچ لزومی نداره تغییرش بدی و پیشرفت کنی بلکه باید با چیزی که هستی بسازی و اگه بقیه مشکلی دارن باهات اونان که باید خودشونو عوض کنن و همش تقصیر اوناست و مردم تو کامنتا قربون صدقهش میرفتن که وااای تو فقط مارو میفهمی هانی کاش همه مثل تو بودن.
خب اصن شاید من یه کثافت با اخلاقا و طرز فکر مزخرف باشم. بازم مشکل از بقیهس که نمیتونن منو تحمل کنن؟
یه قضیهی دیگه اینکه همونطوری که یه آدم استریت میتونه حس ناامنی به تو بده یه آدم دیگه با هر گرایش یا جنسیت دیگهای هم میتونه اینکارو بکنه. این به معنای ترنسفوبیک، هموفوبیک، نژادپرست یا.... اصلا هر کوفت دیگهای نیست.
مردم یاد گرفتن اشکالات شخصیتیشونو ربط میدن به اینجور چیزا تا همیشه یه راه در رو داشته باشن و بتونن در جا طرف مقابلشونو محکوم به یه چیز خاص بکنن که ملت روش حساسن.
همونطوری که یه آدم استریت وقتی اشتباه میکنه باید مسئولیتشو به گردن بگیره، اونی که جزو اقلیتهاس هم موظفه اشتباه خودشو گردن بگیره و نمیشه تا یکی به اقلیتی گیر میده برچسبای مختلف فوبیک بودن روش بزنن.
YOU ARE READING
HEAVY NOTES
Non-Fictionجمله سنگینا یا متن های قشنگی که حس خوبی بهم میده رو قراره بریزم اینجا :)