20140416 - 08:10در رو بست و به سمت یکی از چهار تختی که داخل اتاقک قرار داشت، حرکت کرد. بقیهی هم گروهیهاش اتاق بغلی بودن و مینهو، چند دقیقهای بود که تحت تاثیر قرصهایی که از یکی از خدمه گرفته بودن، به خواب رفته بود.
لبخند محوی زد، میتونست بعدها بابت دریازده شدن مینهو کلی سربهسرش بذاره.
کنار تختش روی زمین نشست و به چهرهی آرومش خیره شد. پوستش کمی زرد شده بود و ابروهاش هلالی بودن، انگار چیزی توی خواب اذیتش میکرد. با انگشتهاش، دست پسر رو نوازش کرد. امیدوار بود وقتی بیدار میشه حالش بهتر باشه.
اهمیتی نمیداد که دوتایی داخل اتاق بودنشون، باعث میشد همکلاسیهای عوضیش چه حرفهایی پشت سرشون بزنن. تنها چیزی که اون لحظه براش مهم بود، کنار مینهو بودن و صبر کردن برای بهتر شدن حالش بود.
دستش رو جلو برد و با سر انگشتهاش، چتریهای پسر رو لمس کرد. نرمی موهاش، انگشتش رو قلقلک میداد.
- چطور میتونی حتی وقتی خوابی هم بهم آرامش تزریق کنی...؟
سرش رو جلو برو و بوسهی آرومی روی لبهای خشک شدهاش کاشت.
قبل از اینکه کاملا عقب بکشه، در باز شد و هیونجین و سونگمین با سروصدای زیاد وارد شدن.
با دیدن وضعیت جیسونگ همونجایی که بودن ایستادن، نگاهی به هم انداختن و بدون حرف اضافهای راهی که اومده بودن رو برگشتن.
جیسونگ از عکسالعمل احمقانهی اون دو نفر خندهاش گرفته بود. تنها کسایی که واقعا از رابطهی اون دونفر خبر داشتن، هیونجین، سونگمین و چانگبین بودن و بقیهی بچههای کلاس، تنها منبع اطلاعاتیشون، شایعههایی بود که پشت سر جیسونگ و دوستپسر باهوشش پخش میشد.
***
20140416 - 08:45
مینهو به آرومی چشمهاش رو باز کرد.
- بهتری؟
جوابی نداد و سعی کرد بلند شه. دستش رو به سرش گرفت و پلکهاش رو روی هم فشرد.
+ سرم... درد میکنه.
- احتمالا بهخاطر قرصهاست.
+ هنوز نرسیدیم؟
- نه... فکر نکنم تا ظهر برسیم.
جیسونگ گوشیش رو از جیبش بیرون آورد و بدون اینکه به مینهو مهلت عکسالعمل بده، سلفیای از خودشون گرفت.
+ میخوای بعدا باهاش ازم اخاذی کنی؟
جیسونگ لبخند دندوننمایی زد و گفت:
- قصدش رو نداشتم ولی حالا که گفتی به نظرم ایدهی بدی نیست.
نگاهی به عکس انداخت. خودش لبخند بزرگی داشت و مینهو، با موهای به هم ریخته و چهرهای متعجب به دوربین خیره شده بود. جزء بهترین عکسهایی بود که با هم داشتن.
YOU ARE READING
StrayKids OneShot [MOSTLY CHANGJIN]
Fanfiction~ یه کالکشن کوچیک از وانشاتها و سناریوهای کوتاهی که از استریکیدز نوشتم و دوستشون دارم. امیدوارم دوستشون داشته باشید3> -Rumpel پ.ن: اکثر نوشتهها به همراه نوشتههای دیگهای، قبلا توی چنل @Gods_Fiction آپ شدن.