میشه بخونید؟
فقط با پیام یکی که گفت 2 ساله منتظرم برگشتم
نویسنده قراره دوباره از اول این فکیشن رو بنویسه و با یه تغییرات جزئی
ولی قلم قوی تر؟
حقیقتا زمانی که این فیکو مینوشتم 15 ساله بودم
و امیدم این بود قبل پابلیش تو واتپد بفرستم برای کسی که الان دیگه نیستش و اون با ذوق بشینه بخونه
وقتی رفت انگار قدرت نوشتن من هم رفت
میدونم کسی نیستت که دوباره بخونتش ولیی نباید اینجوری هم ول بشهه
نویسنده تلاششو میکنهه،
اون موقع ذهن خلاقی داشتممم، دو ساله دست به قلم نبردم
نمیدونم میشهه یه نهه ولیی فکر کنم از بار اول خیلی بهتر بشههDont leave me 💙
![](https://img.wattpad.com/cover/291138804-288-k956975.jpg)
YOU ARE READING
Lovely beautiful
Fanfictionجونگکوک پسری ۱۷ ساله ، داشت زندگیشو میکرد که با حقایقی رو به رو شد که به معنای واقعی دنیاش عوض شد یعنی چی مگه گرگینه ها و امگاورس داستان تخیلی نبود ؟ حالا به فرض مثال واقعی هم بود خودش توش چی بود؟ بیاید باهم شاهد درماهای جالب خانوادگیشون باشیم...