هوسوک برای دروغِ اپریل تظاهر میکنه دوستپسر داره، ولی انتظار نداره پسری که اتفاقی ازش توی کافه عکس گرفت، برند جواهراتش رو دنبال کنه، اصلا اون رو بشناسه و حتی بهش پیام بده! ولی خب سرنوشت رو که نمیشه پیشبینی کرد، میشه؟𓂃 𓂃
𓂃
•یونگی و تهیونگ معلم و همکارن.
•هوسوک طراح اکسسوری و صاحبِ کالکشن "هوپ"ـه.
•ساید کاپلِ داستان چانبک، ویمین هستن.
•جین احساساتی به نامجون داره، ولی نامجون اون رو یه دوست میبینه.
•جونگکوک صاحب و طراح یک برند لباسه.
•جیمین مارکتینگ انجام میداد و تبلیغاتِ برند جونگکوک رو به عهده داره.𓂃
هی هی^^
به دنیای سانشاین و باترفلایز خوش اومدید✨🦋
بیاید باهم توی این داستانِ کوتاه و روزمره همراه شیم و توی مسیر آشنایی و عاشق شدنِ یونگی و هوسوک، با لحظاتِ کوتاه و شیرینشون لبخندهای گنده بزنیمD:
امیدوارم از خوندنش لذت ببرید زیباها🩷🫶🏻
YOU ARE READING
Sunshine and butterflies ~|| Sope Au
Fanfictionهوسوک برای دروغِ اپریل تظاهر میکنه دوستپسر داره، ولی انتظار نداره پسری که اتفاقی ازش توی کافه عکس گرفت، برند جواهراتش رو دنبال کنه، اصلا اون رو بشناسه و حتی بهش پیام بده! ولی خب سرنوشت رو که نمیشه پیشبینی کرد، میشه؟ ✨🦋 𓂃• ☼☽ نام: پرتوهای خورش...