چانگبین با هر قدم بیشتر به سرسرهای که از طرفش صدای گریههای آروم میومد نزدیک میشد. حالا به اندازهی کافی برای دیدن پسر آشنایی که پشت سرسرهها گریه میکرد نزدیک شده بود، "هیونجین؟ چرا گریه میکنی؟" با صدای متعجب و نگرانی پرسید.هیونجین با شنیدن صدای پسر بچهی موردعلاقهش سرشو بالا آورد و همزمان با پاک کردن اشکهاش عینکش رو روی صورتش گذاشت تا چهرهی چانگبین رو واضح ببینه.
نمیدونست چطور باید براش تعریف کنه که وقتی میخواست بازی کنه، بقیهی بچهها بخاطر عینکی بودنش مسخره کرده بودنش. چانگبین همیشه بهش میگفت هرطوری که باشه زیبا و دوست داشتنیه و نباید به حرف بقیه اهمیت بده، اما همیشه بعد از اینکه بچهها مسخره میکردنش یه جا قایم میشد و گریه میکرد.
پسرِ هفت ساله روی زمین کنارش جا گرفت و صورتِ هیونجین رو بین دستهای کوچیکش قاب کرد، "به اونا اهمیت نده، مامانم بهم گفته که ما آدمایی که برامون خیلی خوشگلن رو افرودیتِ خودمون صدا میکنیم. تو افرودیت منی هوانگ کوچولو."
-
Changjin's Song : Timezone by Maneskin
: and every time I see your face, the moon should be jealous .
![](https://img.wattpad.com/cover/370979591-288-k56324.jpg)
ВИ ЧИТАЄТЕ
Mi Luz 𝁇 Minsung
Фанфікиهان جیسونگ یه پسر دبیرستانیه که زندگیش توی بسکتبال خلاصه میشه و توی مدرسه، لقب ستارهی بسکتبال رو بهش میدن . کسی که برای مرتب کردن افکارش به زمین بسکتبال پناه میبره . لی مینهو دشمن قسم خوردهی جیسونگ و قلدر مدرسهست، کسی که بخاطر گذشتهی تاریکش به ک...