پارت ۳

61 15 36
                                    

+ اینکه ازم فرار میکنی قلبمو به درد میاره!

Oops! This image does not follow our content guidelines. To continue publishing, please remove it or upload a different image.

+ اینکه ازم فرار میکنی قلبمو به درد میاره!...
ولی اگه بخوام داشته باشمت باید همه ی اینارو تحمل کنم!

دونگ ووک جملات رو شمرده شمرده میگفت و طناب دور دست و پاهای سیوان رو سفت میکرد!

دونگ ووک جملات رو شمرده شمرده میگفت و طناب دور دست و پاهای سیوان رو سفت میکرد!

Oops! This image does not follow our content guidelines. To continue publishing, please remove it or upload a different image.

+ قرار بود تا وقتی که آمادگیشو پیدا کنی و منو بپذیری منتظرت بمونم...
ولی دیگه نمیتونم بیشتر از این منتظر بمونم سیوان...
باید داشته باشمت!

ایستاد و به شاهکار خودش با لذت نگاه کرد! در حالیکه وسایل روی میز رو سبک سنگین میکرد، هر دفعه چیزی بر میداشت ولی دوباره عوضش میکرد!

ایستاد و به شاهکار خودش با لذت نگاه کرد! در حالیکه وسایل روی میز رو سبک سنگین میکرد، هر دفعه چیزی بر میداشت ولی دوباره عوضش میکرد!

Oops! This image does not follow our content guidelines. To continue publishing, please remove it or upload a different image.


در نهایت کمربندی رو انتخاب کرد و کنار سیوان روی مبل نشست

در نهایت کمربندی رو انتخاب کرد و کنار سیوان روی مبل نشست

Oops! This image does not follow our content guidelines. To continue publishing, please remove it or upload a different image.
You've reached the end of published parts.

⏰ Last updated: 9 hours ago ⏰

Add this story to your Library to get notified about new parts!

 🔞من همخوابه ی هیونگام شدم!  🔞 I slept with my brothers! 🔞Where stories live. Discover now