Part 1

72 6 4
                                    

سلام لوک اسم من مائده هست.من عاشق توام...حسی که به تو دارم بالاتر از عشقه.من باید بهت یه سری چیزارو می گفتم :من عاشق تو هستم و بدون تو واقعا افسردم.
همه ی ماها یه جوری با شماها آشنا شدیم...
من با یه داستان که دوستام می نوشتن نامزد تو شدم و این زندگیم رو عوض کرد....یه جورایی حالم خوب شد.
خانوادم موافق نیستن و این برام اصلا مهم نیست....اونا میگن باید به زندگیم برسم ولی اونا نمیدونن که زندگی یه من تو شدی.
من 4تا دوست دارم اونا نایل گرل،لیام گرل،هری گرل و لویی گرلن.اونا من رو با تو آشنا کردن.
خواهر بزرگم میگه:(اونا *ینی شماها* مجازی هستن و امکان نداره بهشون برسی.)
ولی من این جوری فکر نمی‌کنم من میگم:(اگر 0/025 درصدم امکان داشته باشه که تورو محکم بغل کنم بهت بگم که دوست دارم با همون 0/025 درصد زندم.
شاید بیشتر خانواده ها سر اینکه شماها «منظورم: تو،نایل،هری،لیام،زین،لویی،مایکل،اشتون،کلوم و...........»رو دوست داریم مشکل داشته باشن چون واقعا از ته قلبمون شماها*رو دوست داریم.خیلی ها هم حتی نمیدونن دخترشون شماها*رو دوست دارن.
هیچ از اونا نمی‌دونن وقتی عکس یا فیلم تون رو می‌بینیم:یا نفس کم میاریم، یا دهنمون باز می مونه، یا ساکت میشیم، یا جیغ می‌زنیم، یا گریه می کنیم، یا می خندیم، یا از روی علاقه بهتون فحش میدیم، یا از این کلمات استفاده می کنیم:عجیجم، جیگرم، عشقم و از این جور کلمات.
خب من یه آدمی هستم که شب به هرکی فکر کنم خوابش رو می بینم.من تاحالا هزاران هزار خواب ازت دیدم.هرجور که دلت بخواد.از عروسی باتو و بوسیدنت گرفته تا........................
من خوای برادرات هم دیدم.منظورم:
«نایل،هری،لویی،لیام،زین،مایکل،اشتون وکلوم»
تو و برادرات فوق العاده هستین.
من عاشق برادراتم;-)
من اونا رو از ته ته قلبم دوسشون دارم و نمی تونم بگم کدوم رو بیشتر دوست دارم چون واقعا نمیدونم :-)
راستش تو تنها کسی هستی که میتونی منو آروم کنی توی اون چشمای آبیت غرق میشم.سطح تصورات من خیلی خیلی بالاس....تو همیشه کنار منی من همش باهات حرف می زنم.خانوادم میگن:( دیوونه شدی.)
ولی نمیدونن تو منو دیوونه ی خودت کردی.
من زیاد گریه نمی کنم ولی وقتی گریه می کنی حسابی گریه می کنم چون از عالم و آدم متنفرم.....جز تو و برادرات.گاهی اوقات دست به تیغ بردم ولی خب جرئت نداشتم.
ولی روی دستم L حک کردم.هر وقت ناراحت میشم می سوزه! باورش سخته ولی حقیقت داره!!
من میگم آدم باید توی تنهایی گریه کنه بایه آهنگ غمگین توی شب.بلند گریه کردن واسه ی آدمایی هست که یکی رو دارن تا بغلشون کنه!ولی واسه کسایی مثل من این جوری بهتره.تنها راهی که منو آروم میکنه اینه که تصور کنم کنارمی.بغلت کنم...تو گاهی سر به سرم می زاری یا بیشتر اوقات میگی گریه نکن!!
تو تمام زندگی من شدی....تمامش.
خب این انصاف نیست که دنیا انقدر کوچک باشه که هر روز ادم های تکراری رو ببینی ولی انقدر بزرگ باشه که کسی که دلت می خواد رو حتی یک بار نبینی :-( :'(
من از ته ته قلبم از خدا می خوام که یک روز تویه بیداری هام تورو ببینم و محکم محکم بغلت کنم و بهت بگم اندازه ی تمام دنیا دوست دارم.
امیدوارم که این اتفاق واسه همه نایل گرلا، هری گرلا و.......... بیوفته!
از شماها ممنونم که به حرفام گوش دادین دوستای خوبم ;-)
ودوست دارم آخر نامه ام رو این جوری تموم کنم:
❤I Love you Luke❤

You've reached the end of published parts.

⏰ Last updated: Sep 09, 2015 ⏰

Add this story to your Library to get notified about new parts!

نامه ای از جنس عشقWhere stories live. Discover now